دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۱۶۷۵
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۱
یادداشت اختصاصی آوای خزر/به بهانه روز جهانی دریا
سهم ایران از دریا و اقیانوس، با داشتن 2800 کیلومتر ساحل چیست؟ چرا سهم اقتصاد دریا در تولید ناخالص ملی ما فقط 3% است؟ چرا بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس که کل سهم از دریا و خط ساحلی آنها برابر روستای نخل تقی در بوشهر یا ساحل بابلسر در خزر است، برابر درآمد نفت ایران از دریا درآمد دارند؟!
سهم 3 درصدی اقتصاد دریا در تولید ناخالص ملی

آوای خزر - دکتر محمدباقر اسماعیل‌پور: روز جهانی دریا را در پیش داریم. روزی برای پاسداشت دریا ؟ روزی برای تقدیر از دریا ؟ روزی برای رفتن به دیدن دریا ؟ روزی برای ...؟

ما از دریا چه داریم که اکنون به روز جهانی آنرسیده‌ایم؟ آب‌تنی مردم در کنار سواحل خزر در فصل گرم با نزدیک به هزار نفر غریق؟ قایق سواری و جت‌اسکی جوان‌ها در سواحل کیش؟ پره‌های ماهیگیری در شمال و صید ماهی‌های استخوانی در طی چند ماه از سال، با یک درآمد نه چندان مکفی برای خانواده‌های ماهیگیران؟مبادی صدور نفت در جنوب کشور و عامل اصلی وابستگی اقتصاد کشور و رکود؟بنادر وارادت کالاهای چینی و دست چندم اروپایی؟

دریا و اقیانوس برای ما همین معانی را دارد؟ سهم ایران از دریا و اقیانوس، با داشتن 2800 کیلومتر ساحل همین چند مورد است؟ چرا سهم اقتصاد دریا در تولید ناخالص ملی ما فقط 3% است؟ چرا بعضی از کشورهای حاشیه خلیج فارس که کل سهم از دریا و خط ساحلی آنها برابر روستای نخل تقی در بوشهر یا ساحل بابلسر در خزر است، برابر درآمد نفت ایران از دریا درآمد دارند؟!

چرا ماهیگیری در خزر به جز جایگزینی تراکتور با ماهیگیرانی که با آواز تور را از آب می‌کشیدند، بصورت رسم آبا و اجدادی و سنتی باقی مانده و همه اعضا وسهامداران پره‌‌ها به شغل دوم و سوم نیازمندند؟ چطور همین ماهیگیرها، 68% قوت مردم 140 میلیون نفری ژاپن از دریا را تأمین می‌کنند و این در حالی است که دسترسی به دریای آنها برابر با کشور ماست، ولی تکنولوژی و فناوری آنها در بهره‌برداری و صید سرسام‌آور است؟

سالها پیش در مقاله‌ای که به یک همایش مدیریتی ارائه کرده بودم، از یک عادت غذایی مردم ژاپن برای تعریف کلمه‌ی "انگیزه" کمک گرفته بودم که، مردم آن دیار فقط از ماهی تازه در رژیم غذایی خود استفاده می‌کنند و این عادت با ناوگان صیادی که گاهی فاصله صید تا مصرف کننده چندین روز یا گاهی چند ماه است همسو و هماهنگ نیست.

ماهیگیر، خود را با خواست مصرف کننده منطبق کرده و به همین خاطر، ماهی سفره مردم پس از صید، به تانکرهای آب درون کشتی منتقل شده و زنده به ساحل و محل مصرف رسانده می‌شود. اما این هم با عادات غذایی مردم همسو نبود، زیرا ماهی پس از صید، چندین روز بدون هیچ حرکتی باقی ‌می‌ماند و استراحت چندین روزه در تانکر آب کشتی، طعم و مزه‌ی قابل قبول ماهی را می‌گرفت و در نتیجه در اصطلاح ماهی پرواری یا به قول ما پرورشی محسوب می‌شد که از نظر مردم پسندیده نبود.

یکی از صیادان برای رفع این عیب، در مخزن نگهداری ماهی کشتی خود، کوسه‌ی کوچکی را اضافه کرد تا ماهی‌ها به جای استراحت و پروار، انگیزه‌ی لازم برای تلاش و حرکت را داشته و طعم گوشت آنها به صورت ماهی تازه صید شده از دریا باقی بماند. با وجودی که این مثال هم‌اکنون در کلاس‌های مدیریتی استفاده می‌شود، ولی برای ما که از دریا می‌گوئیم، کاملاً ملموس است که دریا بدون مدیریت، فکر و البته فناوری برای کشور ما جایگاه خود را پیدا نکرده است و در اقتصاد و زندگی و سفره روزمره ما جایگاه تأثیرگذار خود را ندارد. این در حالی است که خزر به تنهایی می‌تواند خوراک و کسب و کار 60 میلیون نفر را تحت پوشش خود قرار دهد و در حالی که امروزه به 60 هزار نفر هم خدمات نمی‌دهد! حتی مردم ساحل‌نشین دریای خزر نیز، سالهاست بوی ماهی سفید را هم نشنیده‌اند، چه برسد به دیگر شهروندان این مرز و بوم.

این نبودِ فکر توسعه‌ی دریا در ساحل هم ایضاً تکرار شده، به طوری که بنادر مهم در سواحل کشور به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد، آنهم بنادری که یا در ابتدای راه هستند و یا هنوز همان بنادر دوره‌ی شاه عباس صفوی و مظفرالدین شاه قاجار هستند. این در حالی است که بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی کشور است، می‌تواند به عنوان قطب و در اصطلاح "هاب" واردات و صادرات دریای عمان و اقیانوس هند نقش بازی کند و علاوه بر ایران، کشورهای آسیای میانه و پاکستان و افغانستان و حتی روسیه را در ید قدرت خود بگیرد.

از توسعه چنین بندری در جنوب شرق کشور، استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و خراسان جنوبی هم توسعه پیدا کرده و بصورت کالبدی رشد کردند و از محرومیت و فقر نجات پیدا می‌کنند. بنادر دریای خزر هم که سرنوشتی بهتر از چاه‌بهار و بوشهر ندارند.

در روزهای اخیر که برای ترجمه کتاب رمان تاریخی، و برای درک بهتر متن کتاب در آن دوره تاریخی یعنی یکصد سال پیش، بایستی پژوهش و مطالعاتی را انجام می‌دادم و از جمله به چند سایت و مرجع مربوط به دوره قاجار سر زدم. در یکی از این صفحات و طی جدولی، سرزمین‌های جدا شده از ایران را در این دوره نشان می‌داد.

موضوعی که توقع می‌رود، به ویژه قشر جوان حساسیت به آن نشان می‌دادند و دستکم حیف و دریغی را نشان می‌دادند، اما بر عکس کاربران آن صفحه، ضمن اظهار خوشحالی از این امر، نوشته بودند که اگرآذربایجان و ارمنستان و بلخ و سمرقند، هنوز بخشهایی از ایران بودند، استانهایی محروم و توسعه نیافته بودند و قابل افتخار نبودند، پس چه بهتر که نیستند. آیا ما در مورد دریا هم همینطور فکر می‌کنیم و به همین دلیل از آن هیچ بهره‌ای نمی‌بریم؟

این‌ها سهم اولیه از دریاست، استفاده از منابع زیرزمینی و معادن دریایی که با همسایگان‌مان شریک هستیم و آنها با سرمایه‌گذاری‌های کلان، همه‌ی آن ذخائر را می‌برند و در آینده ما برای سؤال فرزندانمان پاسخی نداریم، بماند برای وقت دیگر!!!

انتهای پیام/ 1000

مطالب مرتبط
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین اخبار