ناگفته‎های اویس موسی‎زاده(کد 271) کاندیدای شورای شهر بهشهر

به گزارش آوای خزر، اویس موسی‎زاده عضو چهارمین دوره شورای شهر بهشهر و کاندیدای پنجمین دوره انتخابات شورای شهر بهشهر در مطالب ارسالی خود به بیان ناگفته‎هایی از روند رد صلاحیت تا احراز صلاحیت و تبلیغات انتخاباتی خود در این دوره از انتخابات گفت که به شرح ذیل است:
از فرزند شهیدی ، سهمش یتیمی و طعنه های بی پدری بود و البته غصه تنهایی و بی کسی و ... طعنه های برخی که گله از سهمیه دانشگاه و شغل فرزندان شاهد داشتند...

با عزم راسخ و جزمی انقلابی پله های ترقی و پیشرفت  را یک به یک طی کرد. تا رسید به روزی که قصد حضور در عرصه خدمتگزاری به مردم را در سر پروراند و آماده حضور در عرصه شد.عرصه ای که همه بزرگان منطقه و سیاسیون یک به یک آنرا برایش تشبیه به عرصه جنگ نابرابری ها و ناجوانمردانگی ها کردند.

حضور او در این کارزار به مذاق خیلی ها خوش نیامد و در این راه از هیچ تلاشی و پاپوشی برای نابودی او فروگذار نکردند. تمام تلاششان در نابودی او به راههای ناجوانمردانه ای ختم شد که با شایعات و دروغ پردازی  ها و فکرهای شیطانی سعی در تخریب چهره محبوب و مردمی او داشتند اما نمی دانستند هر آنچه را خدا بخواهد اتفاق خواهد افتاد. تمام حرکت های مافیایی و شیطانی شان به لطف و خواست خدا و با درست کاری و ادامه دادن پدر شهیدش که او در پیش گرفته بود نقش بر آب شد. گذران روزها و سال ها گذشت تا بار دیگر به انتخابات رسیدیم. این بار خیلی  از پست های روزگار  متحدتر و منسجم تر برای او به میدان آمدند تا در نابودی او با هم هماهنگ و یکدست عمل کنند تا این بار بتوانند او را از میدان به در کنند.

چه جالب که در پس تمام تلاش ها و ضربه هایشان از رذیلان در این اقدامات هم دست نکشیدند و وقتی دیدند که آنهمه تهمتها و تخریب ها و مهمتر از همه پاپوش های کثیفشان برای حذف او افاقه نکرد.... اینبار تا جایی پیش رفتند که فرزند شهید موسی زاده و فرزند مادری انقلابی و ولایی ، یعنی به دکتر اویس موسی زاده تهمت عدم التزام به اسلام و ولایت مطلقه فقیه زدند.

اما اینبار مردم  هم حمایت و وفاداری را الحق والانصاف به خوبی به جای آوردند و حتی با تهدیدهایی که شدند نیز عرصه را خالی نکردند. حمایت های مردم فهیم و انقلابی بهشهر زیر سایه حمایت های خداوند بخشاینده و امام زمان (عج) باعث شد تا باری دیگر تمام بغض و کینه و دشمنی ها هم شکست بخورد و بار دیگر دکتر محمد(اویس) موسی زاده از همه امتحانات الهی سربلند بیرون بیاید.

از دوران کودکی ام مادرم می گفت: پسرم، ان الله مع الصٌابرین، همانا خداوند با صابرین است، مضافاً اینکه اویس جان، پسوند فامیلی ات حلیم است پس شما محکوم هستید به صبور بودن و من هم همیشه و همواره آنرا آویز گوش خود نمودم.

پس از ثبت نام کاندیداتوری انتخابات شورای اسلامی شهر بهشهر در مورخ 5/1/96 و بررسی تعیین صلاحیت کاندیداتوری هیأت اجرایی و نظارت شهرستان بهشهر نهایتاً صلاحیت اینجانب توسط هیات نظارت شهرستان و استان به استناد ماده 26 بند ج (اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه) قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور مورد تایید قرار نگرفته است.

حسب نامه شماره 226 مورخه 2/2/96 فرماندار محترم شهرستان بهشهر ،عدم تایید صلاحیت اینجانب از سوی هیات نظارت شهرستان در تاریخ 2/2/96 ابلاغ گردیده است.
 

پس از اعتراض در تاریخ 6/2/96 به نظر هیأت نظارت شهرستان توسط اینجانب، در تاریخ 17/2/96 حسب تماس تلفنی" مسؤول محترم حراست فرمانداری شهرستان بهشهر" در مورخه 17/2/96 ساعت 19:35 عدم تایید صلاحیت اینجانب از سوی هیات نظارت استان (بدون ابلاغ کتبی) اعلام گردیده است!!!!! علیرغم پیگیری های فراوان و حتی مراجعه حضوری به فرمانداری شهرستان بهشهر جهت ابلاغ نظر هیأت نظارت استان توسط هیأت اجرایی شهرستان بهشهر، متأسفانه فرمانداری بهشهر (هیأت اجرایی انتخابات) هیچگوته ابلاغ کتبی نسبت به موضوع امر به عمل نیاورده است!!! لذا ضمن اعتراض مجدد به این موضوع، احقاق حق خود را از هیأت نظارت مرکزی خواستار شدم.

" بسمه تعالی "

((زمزمه شهید موسی زاده))

و اما اي امام عزيز در نزد تو خجل و شرمنده ام از اينكه بارها و بارها فرموده بوديد انقلاب خون مي خواهد اما من خيلي دير قطره خونم را پاي درخت انقلاب روانه داشته ام . (فرازی از وصیت نامه شهید سردار رمضانعلی موسی زاده)

اعضای محترم هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شوراها

سلام علیکم

با احترام ، اینجانب محمد(اویس) موسی زاده حلیم فرزند شهید سردار رمضانعلی موسی زاده حلیم، کاندیدای پنجمین دوره از انتخابات شورای اسلامی شهر بهشهر به نظر هیأت نظارت استان مازندران مبنی بر رد صلاحیت اینجانب که بصورت تماس تلفنی مسئول حراست فرمانداری شهرستان بهشهر در مورخ 17/2/96 ساعت 19:35 اعلان شده است !!! معترض بوده و شکایت دارم و ضمن رد تصمیم هیأت نظارت استان و شهرستان، دفاعیات خود را به شرح ذیل در راستای صدور تأیید صلاحیت اینجانب، به استحضار آن مقامات محترم می رساند:

در بدو امر معروض می شوم ، وفق نامه شماره 226 مورخ 2/2/96 فرماندار محترم شهرستان بهشهر، صلاحیت اینجانب برای عضویت در شورای شهر مزبور به استناد بند (ج) ماده 26 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشو و انتخاب شهرداران ، مورد تأیید هیأت نظارت شهرستان قرار نگرفته است (پیوست 1) ،که حسب نامه مورخ 6/2/96 اینجانب مورد اعتراض واقع شده است (پیوست شماره 2). که متأسفانه نظر هیأت نظارت شهرستان عیناً مورد تأیید هیأت نظارت استان قرار گرفته است.

1- آنچه که حائز اهمیت است و باید مورد توجه و ملاک عمل اعضای محترم هیأت نظارت قرار گیرد اینست که:

1-1)آیا اعلان ردصلاحیت اینجانب از سوی هیأت نظارت استان بصورت تماس تلفنی توسط مسئول حراست فرمانداری بهشهر آنهم در ساعت 19:35 مورخ 17/2/96 ، دارای وجاهت قانونیست؟! و می توان آنرا ابلاغ محسوب نمود؟!

2-1) موارد و دلایل ردصلاحیت شدۀ افراد که از سوی هیأت نظارت اعلام می شود، باید مورد بررسی قرار گیرد نه موارد دیگری. بدان معنی که اگر اینجانب به استناد بند (ج) ماده 26 قانون مذکور ردصلاحیت شده ام، باید اعضای محترم هیأت، مدارک و دلایل بند (ج) ماده 26 ، یعنی اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه را بررسی نمایند که:

الف) آیا اصلاً دلایلی وجود دارد و ارائه شده است یا خیر؟

ب) آیا آن دلایل و مدارک ارائه شده مشمول این بند می شود یا خیر؟

ج) آیا دلایل و مدارک ارائه شده کافی و مؤثر بوده که بتوان مورد اطلاق این بند قرار گیرد؟
چرا که در برخی از موارد دیده می شود، فردی را به استناد موردی ردصلاحیت می کنند و این درحالیست که در پرونده اش دلایل و مدارک موضوعات دیگری مطرح شده است که اصلاً نباید موضوعات دیگر ملاک عمل و مورد توجه اعضای محترم بررسی کننده قرار گیرد. چرا که اگر قرار بود موارد دیگر موجب رد صلاحیت آن فرد شود، می بایست هیأت نظارت به استناد همان موارد فرد را ردصلاحیت می نمود.

3-1) البینه علی المدعی: هرکس مدعی هست باید بینه بیاورد. بدین معنی که وقتی اعضای محترم هیأت نظارت، بنده را به دلیل عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه رد صلاحیت می نماید، پس آنها که مدعی هستند باید مدرک و دلیلی مبنی بر داشتن عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه اینجانب را ارائه نمایند که یقیناً چنین مدارکی وجود ندارد.

2- بند (ج) ماده 26 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشو و انتخاب شهرداران (اصلاحی 27/8/1386)

ج - اعتقاد و التزام عملي به اسلام و ولايت مطلقه فقيه.

بند ج شامل سه جزء می باشد: اعتقاد به اسلام، التزام عملی به اسلام، اعتقاد و التزام به ولایت مطلقه فقیه.

1-2)درخصوص اعتقاد به اسلام، عرض می کنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که قطعاً همه ما گفته ایم.اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام، یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله اعضای محترم هیأت نظارت روشن نیست!!! حال آنان چگونه چنین موضوعی را مدعی شده اند نمی دانم!!

2-2) درخصوص التزام عملی به اسلام به عرض می رسانم، کسی التزام عملی به اسلام ندارد که به یک گناه کبیره مثلا خوردن ربا اصرار داشته باشد، آیا بنده چنین آدمی هستم؟!

3-2) درخصوص اعتقاد و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه ، معروض می شوم و روشن است که اینجانب اعتقاد دارم و پدرم نیز در این راه و به امر ولی فقیه در جبهه حق علیه باطل به شهادت رسیده است و بر همگان نیز حجت است وفاداری و اعتقاد و التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه بنده و خانواده ام.

اما توصیه حقیر به اعضای محترم هیأت نظارت شهرستان بهشهر و استان مازندران به لحاظ تکلیف الهی، امر به معروف و نهی از منکر اینست که برداشت درستی از این اصل داشته باشند. چرا که ولایت فقیه با آزادی بیان منافات ندارد و اگر کسی در موضوعی نظر مخالف نظر ولی‌فقیه داشت آزاد است که نظر خود را ابراز کند، هم‌چنان که خود مقام رهبری در دیدار با دانشجویان فرمودند: این طور نیست که همه باید نظر من را تکرار کنند، هرکس نظر خودش را بگوید. و نیز فرمودند: از من انتقاد کنید، چه کسی گفته از من انتقاد نکنید؟!

عظمت و مترقی بودن اصل ولایت فقیه به همین است که مردم در میان نظرات مختلف، نظر ولی‌فقیه را انتخاب ‌کنند. هرچند که حقیر تاکنون نه انتقادی داشته ام و نه نظر مخالفی با ولی فقیه.

لازم به ذکر است از سال 5/12/1365 که پدرم به درجه رفیع شهادت نائل گردید، حضرت امام خمینی (ره) پدر اینجانب بوده و پس از رحلت ایشان مقام معظم رهبری حضرت امام الخامنه ای پدر اینجانب بوده و می باشد.

از اینرو ردصلاحیت اینجانب به استناد بند (ج) ماده 26 قانون مذکور از سوی هیأت نظارت استان مازندران نادرست می باشد و صراحتاً اعلام می دارم اینجانب اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه دارم.

باید گفت این همه تهمت ها و ... برای حذفم افاقه نکرد و اینبار تهمت ضد اسلام و ضد ولایت را منتسبم کردند ....!!!! که البته نابخشودنیست.

آنانی که در حق بنده و خانواده ام مرتکب چنین جفاهایی شدند و در صدد موجبات خدشه به حیثیت شهیدم برآمده اند، قطعاً در پیشگاه خداوند متعال و شهدای گرانقدر باید پاسخگو باشند.....

هرچند که معتقدم عزت و ذلت دست خداوند متعال است و اگر خدا بر تو ضرری خواهد، هیچکس دفع آن نتواند کرد، و اگر خیر و رحمتی خواهد، باز احدی رد آن نتواند ، که فضل و رحمت حق به هرکس از بندگان که بخواهد ، البته می رسد و اوست خدای آمرزندۀ مهربان. "سوره یونس آیه 107"
و البته یقین بدانند این وصله ها به ما نمیچسبد و از رسالت خود بر نمی گردم و همواره حقایق را برای مردمان عزیزم و آبادانی شهرم بازگو خوام کرد حتی اگر به قیمت جانم باشد .....

اشتباهم اینجا بود هرجا رنجیدم لبخند زدم، فکر کردم درد نداشت محکمتر زدند، از اینرو عزمم را جزم کردم در روزگاری که لبخند آدم ها بخاطر شکست من است، برخیزم تا بگریند و یقین دارم هرگز زانو نخواهم زد حتی اگر سقف آسمان کوتاهتر از قامتم شود....

انتهای پیام/