آوای خزر- مصطفی داننده ایران چند روزی است دچار بلبشوی ندانستن است. دو طرف دعوای این روزها نه میدانند چگونه اعتراض کنند نه میدانند چگونه برخورد کنند.
گفته شد در مشهد مردم به دلیل اعتراض به گرانی به خیابان آمدند. این اعتراضها از مشهد به شهرهای دیگر رفت و امروز به تهران رسید.
در نگاه اول اعتراضها معیشتی بود اما به سرعت رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت حتی شعارهای تندی علیه شخصیتهای نظام و ایدئولوژی حاکم داده شد.
این تغییر رفتار نشان میدهد که مردم ما نمیدانند چگونه باید اعتراض کنند. راهپیماییهای صنفی و معیشتی معمولا تظاهراتی مسالمت آمیز است که حکومتها هم با آن برخورد چکشی ندارند و سعی میکنند با آن مدارا کنند. همانطور که در ساعتهای اولیه اعتراضات مردم در مشهد، شاهد برخوردهای تند نبودیم.
مسیر راهیپمایی اما وقتی تغییر پیدا میکند، حاکمیت دست به مقابله میزند و با شدیدترین شکل با معترضین برخورد میکند.
تظاهر کنندگان نمیتوانند انتظار داشته باشند علیه ساختار و نظام جمهوری اسلامی شعار دهند و کسی با آنها برخورد نکند. بسیاری از شعارهای امروز مردم تندتر از شعارهای سال 88 بود.
بیاییم قبول کنیم اعتراض کردن را بلد نیستیم. از آن سو نیروهای امنیتی ایران هم بلد نیستند با مردمی که اعتراض دارند چگونه برخورد کنند. بسیاری از بحرانهای اجتماعی ایجاد شده در کشور به خاطر برخوردهای سخت نیروهای امنیتی شکل گرفته است. زدن، گرفتن و بستن باید گزینه آخر باشد اما در ایران معمولا گزینه اول است.
مسئولین ایران استاد ربط دادن هر اتفاقی به خارج از کشور و دستهای پنهان هستند. این ربط دادنها میتواند مردم را عصبانی کند.
از سوی دیگر رسانهها قرار دارند. رسانههایی که از ترس توقیف و تعطیل شدند معمولا حوادث این چنین را پوشش نمیدهند و تلاش میکنند بعد از اینکه تلویزیون یا رسانههای دولتی و رسانههای وابسته به نهادهای خاص وارد صحنه شدند، واکنش نشان دهند.
سکوت این رسانهها باعث میشود که فضا برای شایعه باز باز باشد.این سکوت باعث فعال شدن رسانههای مخالف جمهوری اسلامی و تبدیل شدن آنها به منبع خبری مردم میشود.
رسانههای ایران نیز بلد نیستند با اعتراضهای مردم چگونه برخورد کنند.
ایران امروز دچار افرادی است که بلد نیستند.
کاش بلد بودیم اعتراض کنیم و کاش بلد بودیم اعتراضها را بشنویم.
انتهای پیام