دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۴۹۶۰۹
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۰
یادداشت/رقیه توسلی
جان ببر آنجا که دلم برده ای...
آستین همت بالا می زنند، جارو می کشند، سیاهه ها به پا می شود، علم های سبز، کتیبه ها، بیرق ها، سماورها، چای ها و اشک ها. آنوقت به طرفه العینی می بینم موکب سر و سامان می گیرد. می بینم وقت، وقت سلام و ادب و زائرنوازیست.

آوای خزر-رقیه توسلی: ویدئویی می رسد دستم. زیرش پرچم سیاه گذاشته و نوشته اند "لبیک یاحسین".

سومین دفعه است برگشته ام و این فیلم هفت دقیقه ای را تماشا می کنم. دوربین می رود روی ساعت مچی یکی از آقایان. ساعت سه بعدازظهر است و فیلمبردار جمعیتی را نشان می دهد که دارند با قرآن بدرقه می شوند تا سوار اتوبوس بشوند. همراهشان راه می افتم. سکانس دوم حوالی موکب ایم. موکب شهید محمد بلباسی، عمود 71. با همان ها. همان گروهی که حالا فهمیده ام راهیانند. طلبیده شده ها. با آنها که جلوتر دستم می آید بعضی هاشان بار چندم است که مستجاب الدعوه اند.

من بعدِ سکانس ها گویاست دیگر. صلوات گوها می آیند پای کار و آستین همت بالا می زنند، جارو می کشند، سیاهه ها به پا می شود، علم های سبز، کتیبه ها، بیرق ها، سماورها، چای ها و اشک ها. آنوقت به طرفه العینی می بینم موکب سر و سامان می گیرد. می بینم وقت، وقت سلام و ادب و زائرنوازیست.

خدا حفظشان کند. همه پُر از علاقه و شورند. پُرِ تلاطم اند. همه یعنی همه. عرب و عجم ندارد. عراق اینروزها فقط عاشق دارد. زیارت خوان و سینه زن دارد. مهمان نواز دارد. دوربین مستندساز سری می زند توی موکب های همسایه. آنجا هم مثل باقی عمودها خدام ایرانی درتکاپویند. گوش می کنم به جواب خانم ها و آقایان هموطن در برابر سوال مستندساز که شغل تان چیست؟ اکثرشان یا سرشان را می اندازند پایین و حرفی نمی زنند یا با بغض می گویند: هیچ کاره! نوکر آقا امام حسینیم اگر قبول بفرمایند.

اشک امان نمی دهد. چیزی مثل فکرِمدام آمده توی سرم. از وقتی نشسته ام پای ویدئو، چهره خسته ی شاد خادمین با من است. خنده های واقعی شان، اشک های واقعی شان، خود واقعی شان. شبیه روزهای دیگر نمی توانم باشم. همانجور غذا بپزم، تایپ کنم، زیارت عاشورا بخوانم، بروم خرید، اداره حاضری بزنم. مقلب القلوبم. دلم می خواهد یکی دستم را بگیرد و جایی ببرد که نجات پیدا کنم از نفس های نصفه نیمه. از وقتی توی فیلم دیدم عشاق پزشک، آشپز، مداح، آرایشگر، ورزشکار، خیاط، روزنامه نگار چه درست از روزمره کندند و از مرز رد شدند و رفتند پی خودشان، دلم به حال خود واقعی ام می سوزد. همانکه هنوز چشم براه من مانده و امیدوار است.

 

پی نوشت

لبیک یاحسین... زیارت قبول آقای مستندساز... چه خوب که ما حرم ندیده ها را جا نینداخته اید!

انتهای پیام/

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین اخبار