دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۱۴۴۰۶
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۹
مهم‌تر از همۀ اینها اما جمله‌ای است که از مرحوم احسان نراقی شنیدم و در کتاب « از کاخ شاه تا زندان اوین» هم خوانده‌ام: «زندان، مجازات زندانی نیست، مجازات خانوادۀ اوست». شاید یکی از دلایلی که در فقه اسلامی مجازات زندان نداریم همین باشد. وقتی فردی به زندان می‌افتد، ممکن است خود او متنبه شود یا دیدگاه خود را با صراحت کمتری ابراز کند اما خانواده‌ بیشتر رنج می‌کشند. پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر و فرزند و نیز دوستان. در مورد غیر بزهکاران این رنج بیشتر است.

 مهرداد خدیر- در این روزهای کرونایی که مهم‌ترین خبر هر روز افزایش شمار قربانیان این بیماری است و آمار تازۀ مبتلایان و در آستانۀ نوروزی که در جنگ و موشک‌‌باران هم تجربه نکرده بودیم، منتظر یک خبر خوب بودیم تا تسکین‌مان دهد و آرام‌مان کند.

خوش‌بختانه این خبر را یک روز مانده به پایان سال و از زبان سخن‌گوی قوۀ قضاییه شنیدیم: عفو و آزادی قطعی 10 هزار زندانی و نیمی از «محکومان امنیتی». فقرۀ اخیر، اصطلاح رسمی است ولی در عرف به «زندانیان سیاسی» گفته می‌شود. یعنی آدم‌هایی که کسی را نکشته و پولی ندزدیده‌اند و از نظر همۀ مردم مجرم نیستند اما به دلایلی دیگر به حبس افتاده‌اند.

نکتۀ مهم در سخنان آقای اسماعیلی این است که این اتفاق در پی بازدیدهای رییس قوۀ قضاییه و برپایۀ نظر کارشناسان رخ داده و بر این اساس درخواست عفو را تسلیم مقام معظم رهبری کرده است.

ویژگی بارز عفو اخیر این است که زندانیان، آزاد می‌شوند حال آن که در موارد قبل غالبا مجازات آنان تقلیل می‌یافت نه آن که کلا آزاد شوند.

برخی رسانه‌های خارجی علت این تصمیم را نگرانی از شیوع بیماری کرونا در زندان‌ها دانسته‌اند و اجتناب‌ناپذیر. اما اگر همین هم باشد، مگر بد است؟!

اصلا تصور کنیم این تصمیم را تنها به خاطر نجات جان زندانیان از محیط های بسته و مستعد شیوع اپیدمی کرونا که حالا دیگر پاندومی شده گرفته باشند. مگر بد است؟ مگر این 10 هزار نفر و با احتساب زندانیان امنیتی بیشتر، شهروندان ایران نیستند؟ می توان به سلامت آنان بی توجه بود؟

یا بعضی دربارۀ «سیاسی»‌ها و «عقیدتی»‌ها که البته در ادبیات رسمی از این دو استفاده نمی‌شود می‌پرسند از ابتدا چرا باید یک فعال صنفی به زندان بیفتد که حالا به خاطر آزادی آنان خوش‌حالی کنیم؟

با این منطق وضع قوانین برای کادر درمانی و رسانه‌ای در جنگ‌ها هم بیهوده است و می‌توان گفت چرا باید اساساً جنگی رخ دهد؟

رییس اسبق قوۀ قضاییه بارها گفته بود «در اسلام، زندان نداریم مگر در موارد بسیار استثنایی». با این حال فعالان حقوق بشر از این سخن آیت‌الله هاشمی شاهرودی دو برداشت داشتند: یکی این که می خواهد از شمار زندانیان خاصه با اتهامات سیاسی و امنیتی بکاهد و دیگر این‌که زندان به هر حال پدیده‌ای مدرن است و تحمل پذیر‌تر از آسیب به جسم و بدن و زندان‌زدایی با نگاه غیر مدرن را گامی رو به جلو نمی‌دانستند.

تأکید سخن‌گو بر این که این تصمیم در پی بازدید از زندان‌ها و بر پایۀ نظر کارشناسی اتخاذ شده به این معنی است که تجربۀ آقای رییسی از پی دهه‌ها کار قضایی او را به این نتیجه رسانده که زندان، هدف نیست و قرار نیست برای اهدافی چون «امنیت» همواره از یک ابزار استفاده شود.

در فضای مجازی هم دیدم بعضی به طعنه می‌گویند امنیتی‌ها بیرون کنترل می‌شوند و قس علی‌هذا. حال آن که بنا بر کنترل باشد می تواند شامل شهروند دیگر هم شود و تازه می‌تواند پی‌گیری و شکایت کند. در حالی که زندانی در هر صورت زندانی است.

مهم‌تر از همۀ اینها اما جمله‌ای است که از مرحوم احسان نراقی شنیدم و در کتاب « از کاخ شاه تا زندان اوین» هم خوانده‌ام: «زندان، مجازات زندانی نیست، مجازات خانوادۀ اوست».

شاید یکی از دلایلی که در فقه اسلامی مجازات زندان نداریم همین باشد. وقتی فردی به زندان می‌افتد، ممکن است خود او متنبه شود یا دیدگاه خود را با صراحت کمتری ابراز کند اما خانواده‌ بیشتر رنج می‌کشند. پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر و فرزند و نیز دوستان. در مورد غیر بزهکاران این رنج بیشتر است.

از این رو آزادی 10 هزار نفر نه خود این 10 هزار نفر را که از بند رها می شوند که شاید 100 هزار نفر را خوش‌حال کند.

بحث‌های سیاسی و صنفی و رسانه‌ای به جای خود دربارۀ بخش دیگری از زندانیان نیز می‌توان گفت عناوین جرم در ایران از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر است و همین نیز موجب بالارفتن شمار زندانیان می‌شود.

نکتۀ دیگر این است که قضات اختیارات گسترده‌ای دارند یا می‌توان به آنان برای صادر نکردن حکم زندان هم اختیار داد. به یاد دارم مرحوم دکتر نوربخش رییس کل وقت بانک مرکزی در پاسخ به انتقاد از قانون چک و دربارۀ زندانیان چک گفته بود قانون به قاضی اختیار داده تا چنانچه «اعسار» متهم ثابت شود به زندان نیندازدشان. از این رو برای این که پس از این با تراکم زندانی رو به رو نشویم به جای ساخت زندان های تازه می توان تدبیری اندیشید که افراد کمتر به زندان بیفتند.

کمتر از 100 سال پیش بچه‌ها را در مکتب‌خانه فلک می‌کردند تا از معلم اطاعت کنند و درس بخوانند. بعد، به جای آن نمره گذاشتند.

سالیانی است که نمره را از مقطع دبستان برداشته‌اند تا بچه ها کمتر بترسند. فلک و نمره ابزار بودند. زندان هم یک راهکار است. تنها راهکار نیست. از مزیت‌های دیگر این عفو می‌توان به این احتمال اشاره کرد که شامل زندانیانی هم بشود که گره‌هایی در سیاست خارجی افکنده‌اند و در هر مذاکره نام آنها هم به میان می‌آید.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ‌ای گفته بود: به تمام ایران رفته‌ام و به همه جا سر زده‌ام اما هیچ گاه نتوانسته‌‌ام پایم را به زندانی بگذارم چون از زندان خاطره تلخ دارم (زندان های پیش از انقلاب).

 10 هزار زندانی عدد قابل توجهی است و اضافه شدن نصف زندانیانی که به دلایل دیگر گرفتار شده اند آن را قابل توجه تر می سازد. تا هست از این خبرها...

انتهای پیام/1000
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین اخبار