دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۱۵۷۴۱
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۹
امیر آقایی خاطره‌ای از ساخت فیلمی کوتاه در ۲۱ سال پیش نوشت. تجربه‌ای که در نهایت به سرانجام نرسید.

آوای خزر/  امیر آقایی در این باره نوشت: «سال هفتاد و پنج دانشجوی تئاتر بودم، کار هم میکردم، در گروه تئاتر سبز با سرکار خانم حاجیان. سالها نمایشهای بی نظیری بر صحنه بردیم و تجربه اندوختیم. اما از همان ابتدا دغدغه ی سینما رهایم نمیکرد. اولین فیلم کوتاهم را در سال هفتادو شش ساختم. فیلم را بتاماکس ساختم. فیلمی هشت دقیقه ای.سه فیلم بعد هم بتاماکس بود اما من شوق نگاتیو داشتم.

سال هفتاد و هشت آنقدر پشت در اتاق محمد آفریده ( ریاست انجمن سینمای جوان)نشستم تا در نهایت به یکی از فیلمنامه هایم رضایت داد. چهار صد هزار تومان بودجه و چهار حلقه ی چهار دقیقه ای نگاتیو شانزده میلی متری. با چهار حلقه حتی نباید پلانی را دو بار تکرار میکردیم! همه گروه تئاتر دست به دست من دادند و بی انتظار مالی رفاقت کردند تا فیلم را بسازم.

در راس خانم حاجیان که مشاور بود، سیما تیر انداز قبول زحمت بازی کرد، امیر توسلی موسیقی را قبول کرد، سعید پور اسماعیلی پشت دوربین نشست و نوید فرح مرزی طراح چهره ها شد. نرمین ( خواهرم ) هم منشی صحنه بود هم دستیار. خیلی ها بودند، مهراوه، ملیکا ، مهیار.اما دو روز مانده به شروع کار بازیگر مرد نیامد، بهانه آورد. و من گریم شدم تا بازی هم بکنم.

تجربه ی عجیبی بود، آن فیلم هرگز تمام نشد. بر حسب اتفاق، نوید ذوالفقار( مدیر صحنه) بخشی از مزرعه ای را که در آن کار میکردیم سوزاند! فیلم نیمه ماند و ما تمام پولی را که گرفته بودیم و همه پس اندازمان را خسارت به مالک مزرعه دادیم! ...»

انتهای پیام/1005

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین اخبار