گنجشک ات را قورت بده!

آوای خزر- رقیه توسلی: 

چه کار می‌شد کرد؟ گزمه بر در بود
چه کار می‌شد کرد؟ خلع سلاح شده بودیم
چه کار می‌شد کرد؟ عاشق همدیگر شدیم.

نشسته ام بر بلندای روستای “سَرکت” و جملات “فرید” را غِرغِره می‌کنم. زُل زده ام به آدمیزادِ پرنده. به آبادی که دیدارش پر از لطف است. به لبخند‌های شیرین برادرزاده‌ای که کوله پشتی اش را می‌اندازد روی دوشش تا آماده شود برای پرواز.

اولین بار است با این تعداد پروازگرِ جسور روبرو شده ام. قند توی دلم آب می‌شود و چیزی مدام شُرّه می‌کند توی قلبم. مثل من، تماشاچی زیادند. ناظرانی که با فاصله اجتماعی روی قالیچه هایشان محو آبی آسمان و سبزی شالیزار و سرخوشی چتربازانند.

عمه اش را آورده سایت پروازی. بگمانم می‌خواهد برقی که ماههاست رفته از چشم هایم برگردد.
توی محوطه استارت -دو مسوول بی سیم به دست- هدایتگر گروهند و شش هفت نفر قبل از موفرفری مان مشغول رتق و فتق امورند برای پریدن.
وااای از وقتی که چتر‌های رنگ رنگی پهن می‌شوند روی زمین… و آفتاب بالای سر می‌تابد روی بادگیر‌های خوش قیافه… وای از آن زمان که باد موافق می‌پیچد توی چتر‌ها و چاق و چله شان می‌کند… حال آهنگین و پرباوری دارد این لحظات… هم به غایت زیباست، هم چشم انداز عظیمی دارد اینجا انگار که به خالق ات نزدیک تری… اصلا طوری رقم می‌خورد ماجرا که دوست داری هی زیرلبی بگویی: خوش به حال فرشته‌ها که برای خودشان بال دارند.

سرگرم گفتگو درباب دستکش و ماسک و قرنطینه و آزادی موقتی هستیم که نوبت می‌رسد به فرید. دست از شخم زدن طبیعت سحرانگیز “سرکت” و عطسه بازدیدکنندگان می‌کشم و سراپا شور می‌شوم.

گنجشک ات را قورت بده!

یک تکه از فکر و نگاهم پیش ورزشکارمان است که دارد می‌دود سمت سرپایینی تا به چترش مثل بادباک‌ها باد برساند که اوج بردارد، به او که بند‌های متصل را تاب می‌دهد و روی کوله اش جاگیر می‌شود به قصد آسمان نوردی.. و تکه دیگر پیش پروردگاری که می‌بینم فرید و اکیپ شان چه زلال دلبسته اش هستند و چه عاشقانه خودشان را سپرده اند به آغوش ایمنش..
“فرید” پرواز می‌کند، “آفرینش” با ذوق و هوار فیلم می‌گیرد و من دانش آموزی می‌شوم که حس می‌کند مزه رهایی و فهم پخش شده زیر زبانش.

توضیح نوشت: گنجشک در قصه‌های هزارویک شب نماد ترس است.

انتهای پیام/۱۰۰۰

برچسبها :

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *