به گزارش آوای خزر، به نقل از روزنامه جوان آنلاین ، ساعت ۱۲ شب و اتاق انتظار مملو از جمعیت است. چهرههای خسته و رنجور بیماران اگرچه زیر ماسک پنهان شده است، اما میتوان درد و رنج بیماری را از چشمانشان خواند، ولی پزشک همچنان بیمار ویزیت میکند و قرار جراحی میگذارد و از بعضیها هم پول بیشتری طلب میکند. این وضعیتی است که بسیاری از ما پایتختنشینان در مراجعه به پزشک تجربه کردهایم، اما اگر به مناطقی، چون سراوان و جاسک بروید با شرایطی مواجه خواهید شد که بیماران برای سادهترین خدمات پزشکی همچون بخیه زدن ناگزیرند کیلومترها راه طی کنند.
این تجربه زیستی اغلب مردم از کمبود پزشک در کشور حکایت دارد. وضعیت به گونهای است که حتی رئیس سازمان نظام پزشکی هم میگوید: «به دلیل عدم استقبال پزشکان از ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی و فوقتخصصی ممکن است در سالهای آینده با بحران کمبود متخصص مواجه و ناچار شویم بیماران را برای ادامه درمان به کشورهای دیگر بفرستیم»، اما وی وقتی پای ماجرای افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان رشتههای پزشکی به میان میآید بیآنکه نگران آشکار شدن تعارض منافع در تناقض کلامش شود، میگوید: «ما به هیچ عنوان در مقایسه با کشورهای منطقه کمبود پزشک نداریم و وضعیتمان بسیار هم خوب است» و برای ادامه این وضعیت خوب! وزارت بهداشت، فرهنگستان علوم پزشکی کشور، سازمان نظام پزشکی و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در نامهای از رئیسجمهور خواستهاند طرح افزایش ظرفیت پزشکی از دستور کار خارج شود، اما آنطور که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داده است، مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی به قوت خود باقی است.
ماجرای کمبود پزشک در کشور و چالشهایی که از این خلأ گریبانگیر مردم کشورمان میشود، ماجرای تازهای نیست. این حکایت به درد کهنه نظام سلامت تبدیل شده و صفهای طولانی در مطب برخی پزشکان و عدمدسترسی عادلانه مردم در نقاط مختلف کشور به پزشک را موجب شده است. با وجود این مقاومتی سخت در صنف پزشکان برای افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی وجود دارد و در این مظلومنمایی از درآمد و شرایط سخت زندگی پزشکی تا حدی که موجب مهاجرت پزشکان میشود، وقتی صحبت از افزایش ظرفیت میشود به یک باره شاهد گاردگیری عجیب سردمداران صنف پزشکان، یعنی نظام پزشکی، فرهنگستان علوم پزشکی، کمیسیون بهداشت مجلس و وزارت بهداشت هستیم.
این در حالی است که این چهار نهاد یا به قول خودشان چهار رکن اصلی نظام سلامت خود بیشتر از همه بر کمبود پزشک در کشور واقفند، اما انگار دلشان نمیخواهد انحصار از دستشان خارج شود و افراد تازهنفس و با انگیزه به جرگه نظام خدمات سلامت کشور بپیوندند، به همین خاطر هم هر از چند گاه با هر بهانهای شاهد مقاومت قشر خاصی از پزشکان در برابر آمار و ارقام و گزارشها از میزان پزشک در کشور و برخی برنامهها و تلاشها برای افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی هستیم.
به هم ریختن ۴ رکن نظام سلامت از یک مصوبه!
چند روز پیش بود که رئیس جدید سازمان نظام پزشکی نشستی خبری برگزار کرد؛ نشستی که یکی از محورهای اصلی آن ماجرای افزایش ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی و دندانپزشکی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. چند هفته پیش منصور کبگانیان، قائم مقام ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی از مصوبه افزایش حداقلی پذیرش ۳ هزار دانشجوی پزشکی به ظرفیت موجود کشور طی بازه زمانی حداقل پنج سال خبر داد.
این مصوبه آنچنان منافع افزایش ظرفیت پذیرش ۳ هزارتایی طی پنج سال با واکنشهای تندی از سوی صنف پزشکان همراه بود، به گونهای که بهرام عیناللهی وزیر بهداشت، دکتر علیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی کشور، دکتر محمد رئیسزاده رئیس سازمان نظام پزشکی و دکتر حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در نامهای از آیتالله سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند طرح افزایش ظرفیت پزشکی از دستورکار شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج شود. هر چند این حرکت و ادعای این چهار رکن نظام سلامت حاکی از آن است که در کشور هیچ کمبود پزشکی نداریم، اما اسناد و گزارشهای آماری چیزی خلاف این ادعا را اثبات میکند.
کمبود پزشک به گواهی آمار
دکتر سیدمجید حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این باره به «جوان» میگوید: «ما در این زمینه آمار جهانی داریم و سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است کشوری مانند ایران به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۱۱ پزشک دارد و کشوری مانند سوریه یا فلسطین که کشوری جنگزده هستند ۲۰ پزشک دارد. مغولستان از ما بیشتر پزشک دارد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ما در کف تعداد پزشک هستیم. کشوری مثل روسیه به ازای هر ۱۰ هزار نفر ۴۳ پزشک دارد و من نمیدانم مبنای این اظهارات که ما پزشک زیاد داریم از کجا آمده است!»
از نگاه این کارشناس زیر میزی حاصل قیمت تعرفه نیست بلکه حاصل صف است و تا زمانی که در مطب یک پزشک صف وجود داشته باشد، تعرفهاش میلیاردی هم که باشد، باز هم میتواند زیر میزی بگیرد. وقتی در مطب یک پزشک ۱۲۰ نفر صبح تا شب نشستهاند، او زیر میزی میگیرد. برای جمع شدن زیر میزی باید صف جمع شود و تعداد پزشکان زیاد شود و هیچ ربطی به تعرفه ندارد، همین طور که طرح تحول سلامت با وجودی که تعرفهها را دو برابر کرد، اثری روی زیرمیزی نداشت.
وی درباره این استدلال که افزایش پزشک فقدان زیرساخت و در نتیجه کاهش کیفیت آموزش پزشکی میشود هم اینگونه پاسخ میدهد: «نخستین زیرساخت برای تربیت پزشک استاد است. آمارها را ببینید، ما به اندازه اساتید علوم انسانی استاد علوم پزشکی داریم. ما به ازای هر رزیدنتی که وارد دوره تخصصی پزشکی میشود ۵/۲ استاد داریم، یعنی دو برابر دانشجو استاد داریم. در مورد وضعیت زیرساخت کلاس هم از کلاسهای وزارت علوم که خالی است، استفاده کنند. به لحاظ بیمارستانی هم ما بیش از ۶۰۰ بیمارستان دولتی داریم که ۲۰ درصدش آموزشی است و امکان این کار وجود دارد که درصد بیشتری از این بیمارستانها را آموزشی کنیم. از سوی دیگر میتوان با منطقی کردن درآمد پزشکان منابع کافی را برای تأمین زیرساختهای آموزش پزشکی فراهم کرد.»
افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در دستور کار
سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در حاشیه جلسه ۸۴۹ شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصمیم این شورا در خصوص مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی اشاره کرد و گفت: «مصوبه ستاد نقشه جامع علمی کشور درباره افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار دارد.»
وی درباره استدلال این افزایش ظرفیت اینگونه توضیح داد: «با نگاهی به گذشته، زمانی که ۲۷دانشگاه پزشکی در کشور داشتیم، ظرفیت جذب دانشجو همین بوده است و اکنون که ۵۷ دانشگاه پزشکی (حدود ۱۵دانشکده مستقل پزشکی) داریم، باز هم جذب دانشجو تغییری نکرده است. به ازای هر ۱۰هزار جمعیت ۱۶پزشک داریم.
آمار پزشکان متخصصمان ۵۰درصد پزشکان عمومی است، بنابراین شاخصهای سرانه پزشک عمومی و متخصص بسیار نگرانکننده است.»
این استاد دانشگاه تهران افزود: «اگر بخواهیم تنها پزشک خانواده را با شاخص یک پزشک برای ۵۰۰ نفر تا یک پزشک برای ۲ هزارو ۵۰۰ نفر (آمار کشورهای سطح پایین) اجرایی کنیم، در شاخص اول نیازمند ۱۶۰هزار پزشک هستیم. برخی استدلال پزشک بیکار را به کار میبرند! باید گفت شاید در تهران پزشک بیکار داشته باشیم، اما در سطح ملی توزیع پزشک درست انجام نشده است و اگر این توزیع در سطح ملی با شاخص مناسب توزیع شود، باز هم با مشکل جدی مواجه هستیم.»
وی به رعایت شاخصهای کشورهای پیشرفته جهان در سرانه پزشکی اشاره کرد و افزود: «برای رسیدن به شاخصهای بینالمللی در سرانه پزشک باید خیزی برای جذب پزشک داشته باشیم. همچنین از جهتی هم امکانات و ظرفیتهای این کار را داریم. طبق آمار در گذشته تعداد تختهای بیمارستانی ۶۸هزار عدد بوده و اکنون به ۱۷۰هزار عدد رسیده است، بنابراین طی پنج سال آینده افزایش سالانه حداقل ۳ هزار نفری جذب دانشجوی پزشکی را خواهیم داشت. در حال حاضر ۳ درصد داوطلبان رشتههای پزشکی جذب دانشگاهها میشوند، در صورتی که استعدادهای بالا حداقل ۱۵درصد متقاضیان را تشکیل میدهند.»
انتهای پیام/1005