دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۴۴۱۸۱
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۴

ناصر ممدوح چطور عاشق دوبله شد؟

ناصر ممدوح پیشکسوت دوبله و بازیگر، در مصاحبه ای اختصاصی با موزه سینمای ایران، از ورود به دوبله، علاقه اش به سینما و مهربانی مردم می گوید.

به گزارش آوای خزر،موزه سینمای ایران مصاحبه ای ای اختصاصی از ناصر ممدوح به مناسبت زادروز این پیشکسوت دوبله و مدیر دوبلاژ سینما، منتشر کرد.

ناصر ممدوح در این مصاحبه اختصاصی درباره چگونگی ورورد به هنر دوبله می گوید:« من سال ۱۳۴۰، وارد  دوبله شدم. داستان هم این گونه بود که در ۱۳ سالگی برای اولین بار به سینما رفتم و با دیدن تصاویر متحرک روی پرده هیجان زده شدم. رفته رفته در کنار درس و کتاب و بقیه مسائل جذب سینما شدم طوری که همه فکر من رو مشغول کرده بود و با خودم می گفتم من هم می تونم در سینمای کشورم نقشی داشته باشم. وقتی جذب سینما شدم و فهمیدم می توانم نقشی در این سینما داشته باشم، به عنوان راه کاری بودم که بتوانم خودم را نشان بدهم و فکر کردم  باید فیلمنامه بنویسم، بعد از کلنجار رفتن های زیاد چیزی نوشتم که خوب هم بود به نام «نه من مثل یک بیگانه».

داستان مربوط به خواهر  و برادری بود که در یک سانحه هوایی پدر و مادر خود را از دست داده بودند. این خواهر و برادر یک وکیل داشتند، به علت ثروت کلانی که داشتند همه می خواستند این ثروت را از دست ها دربیاورند.

به هر حال بعد از مدتی تصمیم گرفتم این فیلمنامه را با یک تهیه کننده خوب سینما در میان بگذارم، آن تهیه کننده زنده یاد مهدی میر سایه بود، بنده چند جلسه خدمت ایشان بودم و ایشان به من گفتند که چه قصه هایی مناسب سینمای فارسی است. همینطور که در باره این موضوعات صحبت میکردیم ایشان دو سه بار از صدای من تعریف کرد، می گفتند تو صدای مناسبی داری و می توانی کنار نگارش و نوشتن به دوبله هم بپردازی و زنگ زدند به آقای کاملی تا از من تست بگیرند، ایشان تا من را دیدند گفتند  احتیاجی  به تست نیست، البته که زنده یاد کاملی از اساتید دوبله بودند و من کنار ایشان با دوبله آشنا شدم. اولین کار دوبله من با زنده یاد کاملی فیلم «زنده باد زاپاتا» بود. من با فیلم زندگی کردم، با فیلم اشک ریختم و از فیلم های خوب  لذت بردم، زندگی من در سینما خلاصه می شد. خیلی وقت ها با دوستان جمع می شدم و با هم به سینما می رفتیم.

زنده یاد ممدوح دباره رفتار مردم با خود می  گوید:« همیشه رفتار مردم با من خوب بوده است، همیشه من و شرمنده خودشان کردند، من این را از صمیم  قلب می گویم. در برنامه هایی که می ساختم، حتی یک نفر به من نگفت تو که گوینده ای برای چی جلوی دوربین می آیی. بعی اوقات مردم صداهایی رو دوست دارند، نه هر صدایی، دوبلور های زیادی داریم ولی فقط بعضی از آن ها ماندگار می شوند. صداهایی هستند که در گوش هستند، صداهایی که برای مردم قابل احترام است.»

این هنرمند درباره علاقه به کار دوبلاژ می گوید:« من حرفه ام را دوست دارم، دوبله فیلم را دوست دارم، من در قالب شخصیت ها می روم، البته بستگی به فیلم هم دارد، من در فیلم های کره ای، ژاپنی و چینی نمی توانم حرف بزنم، یعنی نمی توانم خودم را با آن ها و صحبت کردنشان مطابقت بدهم.»

 

انتهای پیام/1005

 

 

نظرات شما
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها