آوای خزر- حسین احمدی: شمالی ام. روستازاده نیستم. شهرنشینم. اما فصل نشاء حتماً حوالی شالیزارها حاضر میشوم و لختی را با شالیکاران سپری میکنم.
اینبار مرداد شرجی که میآید میروم "گِلِدون". روستایی در قسمت انتهایی رودخانه تجن. پُر از شالیزار و شالیکار.
آمده ام برای خداقوت و خط خطی کردن چندسطری از رنجِ کشاورزان نجیب. آرامش گذشته در روستا حاکم نیست و اغلب اهالی کلافه اند. خستگی و درماندگی به وضوح پیداست و غصهای که تازه از راه رسیده.
سراغ مزرعه آقاسید را میگیرم. روی مرز شالیزار نشسته و غمبرک زده پیدایش میکنم. دقیق که میشوم، ترکهای مزرعه اش رخ مینماید. ساقههای زرد برنج نا ندارند و کمر خم کرده اند. مساله این است؛ خشکسالی!
آقاسید دنبال پمپ آب است تا از چاههای حاشیه روستا، شالیزارش را تَر کند. گویا فردا نوبتش میشود.
سر حرف را که باز میکند، تخمین میزند ۷۰ درصد محصولش را از دست داده و آب چاه هم کفاف تشنگی شالیزارش را نمیکند.
درگوشی میگوید: پس اندازی از سالهای گذشته دارم و خدا بزرگ است، اما بسیاری از همسایگانم سالِ کم بنیهای پیشِ رو دارند.
در تب و تاب تهیه گزارشی از احداث سد فینسک در استان همجوار، سمنان هستم که آب منطقهای مازندران برای حضور در تور رسانهای و بازدید از سد شهید رجایی دعوتم میکند.
آخرین بار پنجم اردیبهشت ۹۷ بود که در معیت همکاران رسانهای به دیدار این سد رفته و باتفاق هم سرریز شدنش را برای بار هفتم جشن گرفته بودیم. آن روز شالیزارها سیراب بودند و کشاورزان، غم آب و نان نداشتند.
مینی بوس در کشاکش دشت و کوهستان به پیش میرود و هوهوی باد شهریور از دالان جاده تاکام، خنک مان میکند. راننده که از اهالی همین منطقه است به شمشادهای مسیر اشاره دارد و رخسار زرد و رنگ پریده درختان هیرکانی را نشان مان میدهد. گویا آفت شب پره، حسابی خدمت شمشادها رسیده است.
غصه دار میشویم، بی خبر از اینکه طبیعت و سد، چه خوابهای پریشان دیگری برایمان دیده اند.
به روستای "افراچال" میرسیم. از نگهبانی که رد میشویم، راننده ما را به سمت تاج سد میبرد. از مینی بوس پیاده میشویم و تیغِ آفتاب چشم هایمان را جمع میکند. کنجکاوانه خودمان را به تاج میرسانیم و چشم عمیق میکنیم تا بهتر ارتفاع آب را ببینیم. اما دریاچه سد کم رمق و خالی ست. از شورِ اردیبهشت ۹۷ خبری نیست... از فوران آب... از غرش سقوط آزادِ قطرات.
اولین سوالی که درگیرمان میکند و اولین حالی که دست میدهد، مشترک است؛ عوارض احداث سدِ فینسک. سدی در استان مجاور و بر روی یکی از سرشاخههای رودخانه تجن.
چندسالی ست که پروژه احداث سد فینسک به مناقشه دو استان همسایه بدل شده و بود و نبودش چالشهای فراوانی ایجاد کرده. مازنیها از کاهش ذخایر سد شهید رجایی ساری و کاهش دبی ورودی میگویند و سمنانیها دلخوش به انتقال آب بین حوزهای هستند.
۱۶ سالی بود که دو رئیس جمهور از خطه کویر انتخاب و همسایه مان این فرصت را مغتنم شمرد و با تصویب این پروژه ملی، عملیات اجرایی آن را آغاز کرد. هرچند مدیران مازندرانی گاه با فریاد و گاه با سکوت، رویه واضح و مبرهنی در پیش نگرفتند و بیشتر بی سخنی را پیشه کردند، اما مردمان این سرزمین رضایتی از کج شدن مسیر آب به سمنان ندارند.

سد مخالفتها بلندتر است
در سایهی تاجِ سد، پرسش هایمان را یک به یک مطرح میکنیم و معاون طرح و توسعه آب منطقهای مازندران اینگونه پاسخ میدهد: نیاز آبی سالانه مازندران برای مصارف کشاورزی، شرب و صنعت ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب است و این درحالی ست که با برخورداری از ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب، همچنان دچار مشکل هستیم.
حیدر داوودیان این سوال را مطرح میکند که چرا با دارا بودن این پتانسیل، هشدار خشکسالی صادر میشود؟ و خودش هم پاسخ میدهد: دلیل این وضعیت، بی توجهی به مهار آبهای سطحی است.
وی با اشاره به اینکه براساس مطالعاتی که صورت گرفته، مازندران تا ۱۰ سال آینده با بحران خکشسالی و پیامدهای ناشی از سیلابها مواجه خواهد شد، اضافه میکند: متاسفانه مخالفتهایی در رابطه با سدسازی در استان اتفاق میافتد که کارشناسی نیست و برخی افراد که اطلاعات کاملی ندارد هجمههایی زیادی را وارد میکنند.
داوودیان توضیح میدهد: شوربختانه این مخالفتها به مجامع ملی و مدیریت کلان کشور کشانده شده و چالشها و موانع متعددی ایجاد کرده و به نوعی خودزنی است.
معاون طرح و توسعه آب منطقهای مازندران از اینکه تامین آب شرب مردم اولویت اول است و بر منابع طبیعی ارجحیت دارد میگوید و از عقب ماندگی در بخش سدسازی نسبت به میانگین کشور خبر میدهد.
داوودیان با اعلام اینکه مخالفت با سدسازی در اوج قرار دارد و مخالفین بحث منابع طبیعی را پیش میکشند، خاطرنشان میکند: اقتصاد مازندران متصل به کشاورزی بوده و با کشت و کار رونق میگیرد.
وی با اشاره به اینکه تاکنون ۱۰ درصد آبهای سطحی در مازندران مهار شده است، اضافه میکند: با حجم ذخیره آب بندانها در مجموع ۱۷ درصد مهار آب داریم که عدد بسیار کمی است درحالیکه در کشور این رقم ۵۰ درصد را نشان میدهد.
داوودیان مانع دیگر در سدسازی را منابع اعتباری میداند و خاطرنشان میکند: این منابع متاسفانه پُررنگ نیست.
معاون طرح و توسعه آب منطقهای مازندران با طرح این موضوع که علاوه بر کشاورزی، آب شرب هم دچار چالش شده است، میگوید: برای تامین آب آشامیدنی بصورت بی رویه از سفرههای زیرزمینی استفاده میکنیم و این بخش را دچار بحران کرده ایم در حالیکه باید از آبهای سطحی برای تامین آب شرب بهره برد.
داوودیان بعنوان نمونه سیلاب مهیب سال ۹۷ را مثال میزند و توضیح میدهد: آن روزها در مناطقی که سد نداشتیم دچار خسران فراوانی شدیم. بعنوان نمونه در بابلرود ۸۰۰ مترمکعب سیلاب اتفاق افتاد و سد البرز توانست ۴۰۰ مترمکعب آن را مهار کند و مابقی آب به سمت شهر بابل حرکت کرد. اگر سد البرز وجود نداشت مطمئناً خسارات سنگینی به این شهر وارد میشد.
وی با اشاره به اینکه ۱۱ سد بزرگ و کوچک در استان در حال بهره برداری بوده و حدود ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب را مهار کرده است، میافزاید: ۵ سد گلورد، هراز، سجادرود و زارم رود و کسیلیان در دست اجراست و ۷ سد نیز مطالعات خود را پشت سر میگذارند که اگر مجموع این سدها اتفاق بیفتند، مهار آبهای سطحی به ۴۷ درصد میرسد و دغدغه خشکسالی مرتفع خواهد شد.
معاون طرح و توسعه آب منطقهای مازندران در پاسخ به پرسش خبرنگارمان که سد فینسک چه خسارتی را برای مازندران رقم خواهد زد، اینگونه توضیح میدهد: ۲۶ سال از عمر سد شهید رجایی ساری میگذرد و آورد کمِ رودخانه تجن موجب شده که طی این سالها تنها ۷ بار شاهد سرریز شدن این سد باشیم. همین مساله هشدار میدهد که نباید بخشی از آوردِ تجن را سد کنیم.
داوودیان حجم مخزن سد فینسک را حدود ۱۰ میلیون مترمکعبی عنوان میکند و میافزاید: این میزان حذف آب از تجن بسیار اثرگذار بوده و باید واقع بینانه به این موضوع نگاه کرد.
وی در پایان با اشاره به اینکه مجوز سدهای سجادرود و زارم رود آماده است تا عملیاتی شوند، یادآور میشود: متاسفانه بسترها برای آغاز عملیات اجرایی آماده نیست و به نوعی سد مخالفتها بزرگتر از این دو سد است.

آیا همه چیز تحت کنترل است؟
در بازدیدهای مختلفی که از سد داشتم از دالانهای موجود و شبکههای درونی دیدن کرده بودم و اینبار نیز باتفاق متولیان امر به داخل سد میرویم و پس از طی چندده متر دالان بتنی و ۱۳۸ متر آسانسورسواری به میانه سد میرسیم. سنسورها و دستگاههای اندازه گیری و لولههای متعدد در داخل نصب شده اند تا همه چیز تحت کنترل باشد.
یک درب خروجی ما را به تراسی راهنمایی میکند که بر روی بدنه تعبیه شده و در کنارش دریچه سد قرار دارد که خروج و فوران آب را نشان مان میدهد.
همانجا از کاهش شدید آب پشت سد و از این میزان حجم خروجی پرسش میکنیم که مدیر امور بهره برداری سد شهید رجایی اینگونه پاسخ میدهد: برای حفظ محیط زیست رودخانه، همیشه دریچهها باز بوده تا تجن دچار خشکی مطلق نشود.
در ادامه به دیدن نیروگاه برقآبی میرویم. نیروگاهی که ۱۳ و دو دهم مگاوات انرژی تولید میکند و همسایه سد است.
مدیریت نیروگاه نگاههای پرسشگرمان را که میبیند، فی الفور میگوید: مکانیزم نیروگاه بدینگونه است که هنگام نیاز پایین دست به آب و به مدت ۴ ماه فعالیت دارد و هرچه تراز آب پایینتر باشد حجم بیشتری برای تولید برق نیاز است.
وی از کاهش تولید برق میگوید و یادآور میشود: در سالهای قبل ۲۷ هزار مگاوات برق تولید میکردیم که در سال گذشته این رقم به ۱۷ هزارمگاوات کاهش پیدا کرد.
برنامه بعدی بازدید از تصفیه خانه آب شرب شهر ساری است که در میانه جاده تاکام - ساری قرار دارد. قراراست گویا در مکان این تصفیه خانه مدیرعامل آب منطقهای مازندران مابقی پرسش هایمان را پاسخ دهد.
تصفیه خانه آب شرب ساری خُرده تشابهی با تصفیه خانه فاضلاب داشته و حال و هوای یک گونهای دارند. با این تفاوت که در تصفیه خانه فاضلاب پس از استشمام بوی نامساعد، در خروجی آن آب پاکیزهای را ملاقات میکنیم که به آغوش رودخانه میپیوندد و راهی مزارع میشود، اما اینجا حیات جاریست و آبِ زلال، زلالتر میشود تا در خانه هایمان دغدغه نوشیدن نداشته باشم.

آزمون و خطایی بنام فینسک
مدیرعامل آب منطقهای مازندران در این نشست رسانهای از عقب ماندگی در حوزه مهار آبهای سطحی خبر میدهد.
محمد ابراهیم یخکشی اظهار میکند: احداث سدهای جدید میتواند این عقب ماندگی را جبران کند و برای تحقق این امر نیاز است موانع پیش روی طرحهای آبی برداشته شود.
وی وقوع بحران را در صورت عدم تحقق پروژههای مدنظر، حتمی میداند و تاکید میکند: باید توان موجود را صرف توسعه کنیم نه اینکه با ایجاد و دامن زدن به حاشیه ها، توقف پروژهها را رقم زنیم.
یخکشی با اشاره به اینکه با بهره برداری از پروژههایی همچون سد گلورد در کوتاه مدت میزان مهار آبهای سطحی در سال آتی به ۱۲ درصد افزایش مییابد، یادآور میشود: با بهره برداری از سد هزار در سال ۱۴۰۳، میزان مهار آبهای سطحی در مازندران به رقم ۲۶ درصد خواهد رسید که امیدوارکننده است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار آوای خزر در رابطه با سکوت و عدم پاسخگویی متولیان امر در مواجهه با آغاز عملیات اجرایی سد فینسک اینگونه توضیح میدهد: در بحث انتقال آب بین حوزهای حاکمیت تصمیم میگیرد و در این راستا نیز باید نیازهای مبدا و همچنین نفع ذینفعان دیده شود.
مدیرعامل آب منطقهای مازندران اضافه میکند:، چون رضایت مندی ذینفعان دیده نشده است، تنشهایی را شاهد بوده و هستیم.
یخکشی در پاسخ به پرسش بعدی مان که علیرغم خبرهای منتشر شده مبنی بر توقف عملیات اجرایی فینسک، این پروژه در حال کار است، میگوید: حرکتهایی در فینسک مشاهده شده است چراکه بودجه اش جاری است. خوشبختانه در سفری که هیئت دولت به مازندران داشته به استانداری و وزارت نیرو ابلاغ شده این پروژه یکبار دیگر مورد بررسی قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه طرح سد فینسک مقداری تعدیل شده است، میافزاید: در این ابلاغیه تاکید شد که یک مرکز علمی و دانشگاهی با نهایت انصاف بررسیها را انجام دهد.
یخکشی از آغاز بررسی مجدد طرح سد فینسک توسط یک دانشگاه ملی خبر میدهد و یادآور میشود: مکاتبهای با سازمان محیط زیست داشتیم تا ارزیابی زیست محیطی مسکوت بماند تا مطالعات نهایی گردد.
بیم و امید
پس از نیمروزی گشت و گذار در دل طبیعت و دست ساختههای بشر، راه ساری را پیش میگیریم و بار دیگر شمشادهای مفلوک و درمانده را میبینیم که دست از سرمان برنمی دارند و چشم در چشم مان تا نزدیکیهای ساری میآیند. شمشادها که رهایمان میکنند، پرسشها یک به یک میآیند و بیم و امید را پیش رویمان میگذارند.
آیا سد شهید رجایی به سرنوشت سد فریم مبتلا خواهد شد؟
آیا کشاورزان آینده، صبرِ کشاورزان کنونی را دارند؟
شالیزارها آیا جایشان را به درختها میدهند؟
آیا خداوند به چشم تشنه ما باران هدیه خواهد کرد؟
آیا مسئولین کمر همت میبندند و روان آبها را مهار میکنند؟
بی آبی آیا ما را شکست خواهد داد؟
آیا ما خودمان را مقابل کاهش ۳۰ درصدی ذخائر سدها مسئول میدانیم؟
و آیا آب شرب مان به درد شالیزارها مبتلا خواهد شد؟
و...
سوالات را کنار میزنم و شماره خبرنگاری را در حوالی روستای فینسک میگیرم و بی مقدمه میپرسم از سد چه خبر؟ همکارم با تلخندی جواب میدهد: لودرها همچنان مشغولند.

انتهای پیام/