آوای خزر-قاسم گرجی- در ایام کرونایی تعارض و ناکامیهای احتمالی ناشی از قرنطینه درصد گرایش افرادبه خشونت در خانواده و جامعه را افزایش میدهد...
کرونا قرنطینه اجباری در خانه را برای همه به همراه داشته است، قرنطینهای که اگر صورت نگیرد خطرات جانی افراد را تهدید خواهد کرد، اما این وضعیت تاثیرات منفی و بعضا مثبتی را برای خانوادهها بوجود میآورد.
در کنار فرصت باهم بودن و پیدا کردن زمان لازم برای همدلی و درک متقابل برای اعضای خانواده، کرونا تاثیرات منفی هم برای اعضای خانواده بویژه برای خانوادههایی که از پایگاه اقتصادی ضعیف و یا متوسط به پایین دارند، به همراه داشته است.
در شرایط قرنطینه نوعی محرومیت از بسیاری از خواستهها و نیازها برای افراد متصور میباشد، همه ما نیاز به آزادی و تفریح داریم، اما کرونا سبب شد تا در این ایام خانوادهها از این نیاز چشم پوشی نمایند، پدر در خانواده از سویی با هزینههای سرسام آور زندگی مواجه بوده و از سویی دیگر حق خروج از کار و فعالیت اقتصادی در محل کسب و کار را ندارد، مادر در خانواده نیز حق دید و بازدید از اقوام خود را نداشته و از سوی دیگر نگرانی شدید برای اعضای خانواده را در ذهن دارد.
علاوه بر همه اینها با این که همه ادارات و محل کسب و کارها تعطیل میباشند، اما کارهای خانه با توجه به حضور همه اعضای خانواده در خانه بصورت ۲۴ ساعته، برای مادر زیاد و زیادتر و در نهایت استرس نیز بیشتر و بیشتر میشود.
فرزندان نیز بهانههای مختلف اعم از دلتنگی برای دید و بازدید اقوام، محرومیت از امتیازات شب عید و گرفتن عیدی از اقوام، زندانی شدن در خانه و محرومیتهای ناشی از آن، محرومیت از انواع بازیها و رفتن به اماکن رفاهی و تفریحی و ... را میتوانند داشته باشند.
همه اینها میتوانند باعث ایجاد تعارض در اعضای خانواده باشند، اگر افراد در خانواده بویژه والدین توان مدیریت چنین شرایطی را نداشته باشند، این تعارضات میتوانند اثرات مخرب و بدی را برای خانواده و افراد برجای بگذارد.
پدر در حالی که خود دچار تعارض شدید در زمینه محرومیت از حضور در محل کسب و کار و تامین هزینههای زندگی میباشد، باید به فکر آسایش داخل منزل نیز باشد، اما این شرایط گاهی با توان پدر در رفع همه نیازهای خانواده همخوانی نداشته باشد، احتمال دارد اعضای خانواده احساس خستگی از یکنواختی و یا حتی ناکامی نمایند، از نظر روانشناسان وضعیت تعارض میتواند دلیل اختلال افسردگی و همچنین میل به پرخاشگری در افراد شود.
پرخاشگری خود باعث استرس و افزایش احساس ناکامی در اعضای خانواده میشود، پرخاشگری حالات مختلفی دارد، اما در شدیدترین آن البته با توجه به عزت نفس اعضای خانواده تاثیرات متفاوتی میتواند بر خانواده داشته باشد.
خشونت در خانواده باعث کاهش عزت نفس در اعضای خانواده شده و احساس بی ارزش بودن را در آنان تقویت مینماید، در این وضعیت احتمال دارد گرایش به خشونت در دیگر اعضای خانواده و یا حتی میل به انتقام در آنها تقویت گردد، اگر چنین باشد تعداد افراد افسرده نیز اضافه خواهد شد.
در سطح جامعه نیز شرایط به همین گونه است، افراد با ناکامیهایی در زمینه رفتن به اماکن تفریحی، ورزشی، رفاهی و حتی محل کسب و کار مواجه میباشند، این ناکامیها باعث تعارض و افسردگی در افراد میگردد. تعارض میتواند دلیل خشونت گردد.
در این شرایط آشنایی با راههای کنترل خشم و کاهش استرس میتواند کمک شایانی به افراد نماید، خشونت در هر صورت معایب فراوانی دارد، آشنایی با آسیبهای ناشی از خشونت میتواند کمک شایانی به افراد در زمینه کنترل خشونت نموده و آمار خشونتهای خانوادگی و برخی از آسیبها و حتی ارتکاب به جرائم را در سطح جامعه کاهش دهد.
قاسم گرجی، کارشناس اداره آموزش همگانی و مشارکت عمومی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی مازندران انتهای پیام/۱۰۰۰