دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۲۰۱۹۸
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۲

آوای خزر/ این یادداشت درباره یک سوء‌تفاهم بزرگ است؛ سوء‌تفاهمی به نام مرگ حتمی روزنامه‌نگاری مکتوب در ایران و ضرورت حرکت همه‌جانبه به سمت جهان دیجیتال و روزنامه‌نگاری الکترونیک. اول از این شروع کنم که چگونه شد که این موضوع در روزهای گذشته به سرخط خبرها و موضوعات داغ سپهر رسانه‌ای ایران آمد. حتما شما هم مانند ما، با مسائل، مشکلات و دغدغه‌های روزنامه‌های ایران تا حدودی آشنای هستید و خبرهای تلخ و نگران‌کننده درباره آینده روزنامه‌ها را می‌دانید؛ از احتمال تعطیلی برخی روزنامه‌ها تا کم‌کردن صفحات و تیراژ و به تبع آن کاستن از هیئت‌تحریریه‌ها، مسئله مشترک این روزهای روزنامه‌نگاری مکتوب در ایران است. تا اینجای کار را باید در یک طرف صحنه گذاشت و راهکار مشترک بسیاری از بسیاران را در ضرورت کوچ روزنامه‌نگاری مکتوب به فضای «آنلاین» و جهان بدون کاغذ در طرف دیگر صحنه. گویی تمامی مشکلات روزنامه‌نگاری ایران در حوزه انتشار روزنامه و مجله است و با کوچ این تنها بازماندگان دوران اصالت روزنامه‌نگاری به جهان دیجیتال، تمامی مشکلات حل می‌شود و رسانه‌های ایران به دوران اوج و شکوه خود بازمی‌گردند! برای روشن‌شدن بحث، روزنامه‌نگاری در حوزه رسانه‌های دولتی، نیمه‌دولتی، عمومی یا حاکمیتی را ابتدا و روزنامه‌نگاری در حوزه رسانه‌های خصوصی یا به‌اصطلاح مستقل را در ادامه بررسی کنیم تا ببینیم روزنامه‌نگاری مکتوب کجای کار است و روزنامه‌نگاری دیجیتال کجای کار. ایران، همشهری، شهروند، جام‌جم، اطلاعات و کیهان، شاخص‌ترین روزنامه‌هایی هستند که تمام یا بخشی از بودجه آنها از سوی دولت یا نهادهای عمومی و حاکمیتی تأمین می‌شود. اگر اینها این روزها مشکل دارند که حتما دارند، واقعا فکر می‌کنید اگر از بستر روزنامه‌نگاری مکتوب به بستر دیجیتال بیایند، مشکلشان حل می‌شود؟ آیا مشکل «روزنامه»بودن اینهاست؟ آیا فکر می‌کنید اگر بودجه دولت از پشت ایرنا برداشته شود، خبرگزاری جمهوری اسلامی یک روز می‌تواند سرپا بایستد؟ اگر جهاد دانشگاهی دست از حمایت از ایسنا بردارد، ما دیگر چیزی به نام خبرگزاری دانشجویان ایران خواهیم داشت؟ اگر سازمان تبلیغات اسلامی و نهادهای همسو، بودجه‌های حمایتی خود را از خبرگزاری مهر قطع کنند، فکر می‌کنید باز هم مهر می‌تواند با قدرت به کارش ادامه دهد؟ خبرگزاری ایلنا و حمایت‌های خانه کارگر چطور؟ خبرگزاری کتاب آیا بدون حمایت خانه کتاب و وزارت ارشاد می‌تواند حتی یک روز روی پای خودش بایستد؟ در اینجا بحث بر سر درست‌بودن این حمایت‌های دولتی یا حاکمیتی نیست؛ بر سر یک سوءتفاهم و مغلطه بزرگ است که گویی همه‌چیز به روالی مطلوب در حوزه رسانه‌ای ایران در حال طی‌شدن است و تنها و تنها این روزنامه‌ها هستند که مشکل دارند و به حکمی قطعی باید از صحنه کنار روند. حتما اگر دولت ایران از روزنامه ایران، شهرداری تهران از روزنامه همشهری، هلال‌احمر از روزنامه شهروند، صداوسیما از روزنامه جام‌جم و نهادهای حاکمیتی از روزنامه‌های کیهان و اطلاعات حمایت نکنند نیز این روزنامه‌ها با چالشی بزرگ و حتی عدم امکان ادامه انتشار روبه‌رو خواهند شد؛ اما موضوع این است که این مسئله ربطی به روزنامه‌بودن آنها ندارد. من البته با قاطعیت می‌توانم بگویم اگر صد درصد بودجه‌های دولتی را هم از پشت روزنامه‌های دولتی بردارند، باز هم این امکان وجود دارد که این روزنامه‌ها بتوانند به اتکای مخاطبان وفادار خود و با وجود مشکلات بسیار منتشر شوند؛ اما این موضوع درباره رسانه‌های دولتی حوزه دیجیتال اساسا صدق نمی‌کند و آنها حتما در صورت قطع حمایت‌ها، تعطیل خواهند شد. روزنامه‌ها اگر بتوانند محتوایی قابل قبول تولید کنند (که مهم نیز همین است)، مردم می‌توانند و حتما هم این کار را می‌کنند که با پرداخت هزینه تک‌فروشی آنها، به‌هرحال آنها را سر پا نگه دارند؛ اما ایرنا چه؟ ایسنا چه؟ چه کسی برای آنها هزینه‌ای پرداخت می‌کند تا آنها بتوانند ادامه حیات بدهند و بدون اتکا به بودجه‌های دولتی، همچنان فعالیت کنند؟ موضوع در صلاحیت حرفه‌ای تحریریه این خبرگزاری‌ها یا وب‌سایت‌ها نیست که حتما آنها از بهترین‌ها هستند؛ موضوع در نوع پلتفرمی است که محتواها را به مردم ارائه می‌دهد و در اینجا یا باید از قالب‌های سنتی خبرگزاری و سایت فاصله گرفت و ماندگار شد یا در رقابت با روزنامه‌ها هم حتی شکست خورد و صحنه را واگذار کرد. روزنامه‌های غیردولتی هم وضعی مشابه و حتی بهتر از روزنامه‌های دولتی برای حمایت از سوی مخاطبان دارند که چنانچه مجازی شوند و دیگر روی کیوسک نیایند، بخش زیادی از این حمایت را به‌طور طبیعی از دست خواهند داد. تجربه فروش نسخه مجازی روزنامه‌ها به‌خوبی مؤید این مطالب در ساختار کنونی رسانه‌های ایران است.

القصه اینکه مشکلات نظام رسانه‌ای ایران نه‌تنها محدود به رسانه‌های مکتوب و از جمله روزنامه‌ها نیست، بلکه در صورت فضای برابر رقابت، آنها کمترین مشکل را خواهند داشت؛ لطفا در طرح مسائل و مصائب سپهر رسانه‌ای ایران بی‌جا به روزنامه‌ها پا نزنید!/ شرق

انتهای پیام/1005

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: