آوای خزر- رقیه توسلی:
زنده باد ده، قریه، قصبه، آبادی، رستاق! زنده باد مازندران و تمام روستاهای کوچک و بزرگش!
در هوای شرجی تیرماه خودمان را میسپاریم دست جاده فرح آباد ساری تا برساندمان به "شاه افرا". روستای مهربان شاه افرا که در ۲۲ کیلومتری مرکز استان واقع شده.
ورودی مسیر، کارخانه چسب است و بعد تا دلتان بخواهد باغ... باغهای شلیل... البته که سلام عاشقان بر یاقوت سرخ... سلام بر کشاورز و کشاورز زاده... بر ولایتی که شالیزارهای رقصان دارد و بیدهای مجنون و قورباغههای آوازه خوان.
با تماشای مزارع و آدمها پیش میرویم و از خودمان رضایت داریم که برای پیک نیک قرنطینهای اینبار، انتخاب مان بکر بود. به بکری این روستای پر کشت و زرع.
از شواهد پیداست که دامپروری هم در کنار زراعت، پیشه شاه افرایی هاست.
بستههای تلنبار شده کاه، جای جای روستا خودنمایی میکنند و خبر از داسهایی میدهند که رفته اند. خبر از ریزه گندمهایی که فی المجلس میان وعده مرغ و خروسان شده اند.
پشت بندِ تراکتور و تیلر حرکت میکنیم تا روستا را بگردیم. مردان سم پاش دشت را ببینیم و سارها را که کمی دورتر قیلوله میکنند انگار. تا چشم مان بیفتد به دو چوپان که رمه هایشان در هم ادغام میشوند برای لحظاتی، اما باز هر کدام در معیت گوسفندان خودشانند وقت رفتن.
وسط جاده، جوجه تیغی هم میبینیم برای اولین بار. البته نعش اش را. دلمان هم هُرّی میریزد پایین. یادمان میافتد خطر، خطر است. میخواهد اتومبیل توی راه کم تردد روستایی باشد یا کرونا در دل آسمان و زمین. تلنگر میخوریم که احتیاط واجب است.
اما خیال تان تخت. در روستا از ماسک و دستکش و فاصله اجتماعی ابدا خبری نیست. هیچ خبری.
مرد بیل بدوشی ظاهر میشود. در پیچ بعدی، دومی و سومی هم. خسته و عرق ریزان دارند از باغهایشان برمی گردند. زیرلبی میگویم: شاه افرا! زیبا و پرتلاش است.
با رفقای تازه سمت آب بندان هم میرویم، با شالیزار و گندمزار و کودکان دوچرخه سواری که شاه افرا را رکاب میزنند. مسافری میشویم که بعد دیدن این دیار به فراوانی رنگها معترف است. به ازدحام سبز، آبی، سرخ و طلایی ها.
بنظرم باید روستاها را سیاحت کرد تا آدمِ شهری دیگری شد و خوی سبزتری پیدا کرد. آخر من شهرنشین بینوا تا وقت نیامدن در خواب هم نمیدیدم در جوار ساری، روستایی به بر و روداری شاه افرا باشد. به دلکشی عطر بلالها و آلوها و خوش آهنگی شاخساران و دشتهای فراخش.
گاهی سفرهای قرنطینهای خیلی جمع و جور و کوچک هم آدم را بزرگ میکند.
البته قشنگی "شاه افرا" وقتی بیشتر تکمیل میشود که بعد تماشای این روستا، همین نیمچه پیک نیک را به زلف ماسهای خزر گره بزنیم.
انتهای پیام/۱۰۰۰