به گزارش آوای خزر، سالانه حدود ۸۰۰٬۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خودکشی میمیرند، و این امر دهمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان است. میزان این کار در مردان بالاتر از زنان بوده و احتمال خودکشی مردان سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است. تخمین زده میشود که هر سال ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی غیرکشنده رخ میدهد. اقدام به این کار در جوانان و زنان شایعتر است.
دیدگاههای مربوط به خودکشی تحت تأثیر درونمایههای زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار و معنای زندگی قرار دارد. ادیان ابراهیمی بهطور سنتی خودکشی را وهن خداوند تلقی میکنند. خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقبنشینی از نیل بهغایت کمال و سقوط به وادی حسرت و ناکامی و شقاوت ابدی در جهنم است. بر پایه خداشناسی کلیسای کاتولیک، خودکشی از نظر عقلی گناه محسوب میشود. در یهودیت خودکشی امری مذموم است و جسد فرد خودکش را بیآنکه برایش مراسم ویژهای اجرا شود، در آرامگاهی جدا از دیگر افراد دفن میکنند. در طول دوران سامورایی در ژاپن، سپوکو بهعنوان جبران شکست یا نوعی اعتراض شمرده میشد. رسم ساتی، که در حال حاضر عملی غیرقانونی در مراسم تشییع جنازه هندیان است، این انتظار را مطرح میکرد که زن بیوه دست به قربانی کردن خود بزند و برای این کار خود را خواسته یا ناخواسته و تحت فشار خانواده و جامعه، بر روی تل هیزم مراسم تشییع جنازه شوهرش بیندازد.
خودکشی شامل گونههای دیگری نیز هست که در آن فرد، صرفاً از سر بیماری روانی یا نامیدی و احساس شکست اقدام به گرفتن جان خود یا دیگران نمیکند؛ بلکه ممکن است فرد مورد شستشوی مغزی توسط افراد سودجو و با وعدههای توخالی قرار گیرد و دست به خودکشی آگاهانه برای رسیدن به اهدافی نامشخص بزند. گاهی فرد با کشتن خود در واقع میخواهد اعتراضش به موضوعی را به شدیدترین حالت بیان کند. گاهی فرد، برای اهداف نظامی اقدام به خودکشی یا خود-دیگرکشی مینماید. نمونه این گونه رفتار را میتوان در کامیکازیهای ژاپنی مشاهده کرد.

تاریخچه خود کشی
در آتن باستان شخصی که بدون تصویب دولت مرتکب خودکشی میشد از تشریفات دفن عادی محروم میگردید. این فرد را به تنهایی در حومه شهر و بدون سنگ قبر یا نشانه دیگری دفن میکردند. در یونان باستان و روم خودکشی بهعنوان روشی قابل قبول در مقابل شکست نظامی تلقی میشد. در روم باستان، در حالی که خودکشی در ابتدا مجاز بود، اما بعداً با توجه به هزینههای اقتصادی آن جرم علیه دولت تلقی شد. فرمان جنایی صادر شده توسط لویی چهاردهم در ۱۶۷۰ از حیث مجازات به مراتب شدیدتر بود: بدن فرد مرده در حالی که صورت آن رو به زمین بود در خیابانها کشیده میشد، و سپس بهدار آویخته شده یا در توده زباله انداخته میشد. علاوه بر این، تمام اموال شخص مصادره میگردید. از لحاظ تاریخی در کلیسای مسیحیت افرادی که اقدام به خودکشی میکردند تکفیر شده و کسانی که در اثر خودکشی میمردند در خارج از قبرستان به خاک سپرده میشدند. در اواخر قرن نوزدهم در بریتانیا اقدام به خودکشی معادل اقدام به قتل تلقی میشد و ممکن بود مجازات آن حلقآویز شدن باشد. در اروپای قرن ۱۹ عمل خودکشی از عملی ناشی از گناه به اقدامی ناشی از جنون تغییر ماهیت داد.
خودکشی در ادیان
خودکشی هم در ادیان ابراهیمی (دین اسلام، دین مسیحیت، دین یهودیت) و هم در ادیان هندی (آیین هندو، آیین جین، آیین بودا) مورد نکوهش قرار گرفتهاست و دید منفی نسبت به آن وجود دارد.
ادیان ابراهیمی بهطور سنتی خودکشی را گناه تلقی میکنند که دلیل این مسئله اعتقاد به تقدس زندگی است. خودکشی در فرهنگ اسلامی به معنای عقبنشینی از نیل بهغایت کمال و سقوط به وادی شقاوت ابدی و درنتیجه، گرفتار آمدن به عقوبت جهنم است. در یهودیت خودکشی امری مذموم است و جسد فرد خودکش را بیآنکه برایش مراسم ویژهای اجرا شود، در آرامگاهی جدا از دیگر افراد دفن میکنند. در این دین از هر وسیله بهره گرفته میشود تا خودکشی مورد بخشش واقع شود؛ بنابراین معتقدند که یا فرد خودکش اصلاً به سبب همین ارتکاب عمل خودکشی ثابت میکند که عقلش را از دست داده و در آن لحظه نمیتوانسته درست بیاندیشد و از همین روی باید گناهش بخشیده شود، یا اینکه فرد خودکش خود پیش از انجام عمل خودکشی از کردارش به شدت پشیمان بوده، اما دیگر دیر شده بودهاست. بر پایه خداشناسی کلیسای کاتولیک، خودکشی از نظر عقلی گناه محسوب میشود و نقض یکی از ده فرمان است که میگوید: «کسی را مکشید». با این حال بزرگی این گناه و شدت آن بسته به شرایط ممکن است کم و زیاد باشد. در رساله توضیحالمسائل کلیسای کاتولیک، پاراگراف ۲۲۸۳ آمدهاست: «ما نمیبایست از نجات ابدی روح کسی که جان خود را گرفته ناامید شویم. پروردگار آن گونه که خود میداند، میتواند این فرصت شفابخش را به فردی که از کردهاش پشیمان است بدهد. کلیسا برای خودکشها دعا میکند.» همچنین پاراگراف ۲۲۸۲ اشاره میکند که: «رنج جان کندن جسم، زجر ناشی از تحمل سختیها، و نیز فشارها و شکنجههایی که فرد به سبب گرفتن جان خود تحمل کرده در کاهش عذاب گناهی که مرتکب شده تأثیر دارند.» در گذشته کلیسای کاتولیک برای خودکشها مراسم تدفین کاتولیکی و عزاداری دستهجمعی اجرا نمیکرد. اما اکنون این چنین نیست. بیشتر پروتستانها بدین باورند و از همین روی معتقدند که فرد خودکش از آنجا که نمیتواند در دنیا به رستگاری برسد، بنابراین با مرگش این فرصت را از خود سلب کردهاست؛ بنابراین گناه خودکشی نه به سبب خود این عمل، که به سبب امتناع از پذیرش فرصت نجات صورت گرفتهاست. کلیسای ارتدکس شرقی بر این باور است که خودکشی یعنی امتناع از پذیرش هدیه خداوند که همانا جسم و زندگی این دنیایی است؛ بنابراین این عمل ناشی از ناامیدی و نقضکننده فرمان ششم یعنی «کسی را مکشید» (ده فرمان) و در نتیجه گناه محسوب میشود.

روشهای خودکشی
روشهای خودکشی (به انگلیسی: Suicide methods) مجموعه روشهایی هستند که شخصی خودکش برای پایان دادن به زندگیاش از آنها استفاده میکند. خودکشی در تاریخ زندگی انسان همواره وجود داشته و روشهای گوناگونی برای پایان دادن به زندگی بهطور عمد به وجود آمدهاست. اما در بسیاری از موارد تلاش افراد برای خودکشی منجر به شکستگی استخوانها یا صدمات سنگین به اندامهای حیاتی بدن، همچون مغز میشود. این صدمات میتوانند تاثیرات بلند مدتی بر روی سلامت فرد داشته باشند. در ایالات متحده آمریکا تنها ۸ درصد از تلاش برای خودکشی منجر به مرگ میشود.
در ادامه بعضی از روشهای رایج در خودکشی را برای شما آورده ایم:
اسلحهٔ گرم
یکی از روشهای خودکشی، خودکشی با اسلحهٔ گرم است. فرد اغلب سر، داخل دهان، زیر چانه یا قفسهٔ سینه را با سلاح نشانه میرود و ماشه را میچکاند. خودکشی شکست خورده در این روش ممکن است منجر به درد شدید مزمن برای بیمار و همچنین کاهش تواناییهای شناختی و عملکرد حرکتی وی شود. در این روش خودکشی محیط بسیار آلوده میشود و بخشهای بدن تا چندین متر پخش میشوند. حتی خودکشی با انواعی از گلولههای توخالی میتواند به انفجار سر منتهی شود.
برقگرفتگی
خودکشی با برق میتواند با استفاده از شوک الکتریکی کُشنده صورت پذیرد. این کار با نامنظم کردن کار بافت گرهی قلب انجام میپذیرد. بدین معنی که حفرههای قلب بین ضربان خود بهطور ناهماهنگ منقبض شود و موجب توقف جریان خون شود. بسته به میزان جریان برق حتی سوختگی اندامها متصور است. شواهد نشان میدهد که برق گرفتگی بسیار دردناک و رنجبار است.

خفگی
خودکشی از راه خفگی با جلوگیری از نفس کشیدن یا محدود کردن جذب اکسیژن در هنگام تنفس، که باعث کمبود اکسیژن و در نهایت خفگی میشود انجام میپذیرد. این روش خفگی با گاز نجیب نام دارد و ممکن است با کیسه خودکشی که بر سر ثابت شده باشد یا حبس در یک فضای سربسته بدون اکسیژن انجام شود. این کار همراه با داروهای بیحالکننده انجام میشود تا اجازه دهد فرد مرحلهٔ کمبود شدید اکسیژن را با راحتی طی کند و دچار وحشت و تکاپوی بیاختیار و غریزی برای خروج از آن فضا نشود. غیرممکن است که کسی بتواند برای خودکشی تنها با نگه داشتن نفس خود تا جایی که میزان اکسیژن در خون به اندازهٔ لازم کاهش یابد موفق به خودکشی شود، زیرا مغز ناخواسته و بهطور غیرارادی دستور عکسالعمل میفرستد و فرد با انقباض ماهیچههای اندام تنفسیاش نفس خواهد کشید. حتی اگر فرد بتواند واکنش خود را برای نفس کشیدن چندان کنترل کند که از هوش برود، در آن حال دیگر امکان کنترل نفس کشیدن نخواهد بود و ریتم تنفس دوباره برقرار میگردد. به این دلیل، خودکشی با تنفس گازهای سمی به جای جلوگیری از نفس کشیدن ممکنتر مینماید. هلیوم، آرگون، نیتروژن و مونواکسید کربن معمولاً در خودکشی با شیوهٔ خفگی استفاده میشوند. تنفس گازِ بیاثر به سرعت و بدون درد فرد را بیهوش میکند و میتواند در عرض چند دقیقه منجر به مرگ شود. برای نمونه مصرف چند قرص خواب اور در شب و مسدودسازی راه لولهٔ بخاری و ورود گاز کربن مونواکسید و کربن دیاکسید موجب مرگ بدون درد و خونریزی خواهد شد. این روش خودکشی همان مرگ خاموش است.
خودسوزی
در این روش فرد بیش از تمامی روشهای خودکشی درد را تجربه میکند، بهطوریکه در مقیاس ۰ تا ۱۰۰، درد این روش ۹۵ خواهد بود.
بریدن مچ دست
بریدن مچ دست گاهی با هدف آسیب رساندن به خود انجام میشود و نه خودکشی. با این حال، اگر خونریزی به مدت طولانی ادامه یابد و مراقبتی صورت نگیرد، با نامنظم کار کردن قلب، و پس از کاهش شدید حجم خون، شوک، توقف گردش خون یا ایست قلبی و مرگ میتواند رخ دهد. در اقدام به خودکشی شکست خورده، شخص ممکن است آسیب تاندون و عصبها که کنترل عضلات دست را بهعهده دارند تجربه کند، که میتواند به کاهش موقت یا دائم لامسهٔ قربانی یا درد مزمن یا درد نامنظم منجر شود. بهطور متوسط ۰٫۶٪ از خودکشیها در این روش به مرگ منجر شدهاست.

دار زدن
آویختن خود از ناحیهٔ گردن با طناب از یک جای ثابت و محکم یکی دیگر از روشهای خودکشی است. بسته به ضخامت و اندازه و شرایط حلقهٔ دار فرد دچار خفگی یا شکستن گردن خواهد شد. در صورتی که خودکشی موفقیتآمیز انجام شود، علت مرگ فرد به مقدار ارتفاعی که از آن به پایین افتادهاست بستگی خواهد داشت. اگر از ارتفاع کمی افتاده باشد مرگ در اثر خفگی خواهد بود و فرد کمبود اکسیژن، سوزن سوزن شدن پوست، سرگیجه، محدود شدن دید، تشنج، شوک و پر شدن خون از دیاکسید کربن را تجربه خواهد کرد. یک یا هر دو شاهرگ نیز ممکن است فشرده و بسته شوند تا آنجا که خون کافی به مغز نرسد و نهایتاً به مرگ منجر شود. درافتادن از ارتفاع زیاد فرد احتمالاً دچار یک یا چند شکستگی مهره گردن بین مهرهٔ دوم و پنجم میشود، که ممکن است باعث فلج شدن یا مرگ شود. درافتادن از ارتفاع بسیار زیاد ممکن است مرگ همراه با جدایی سر از بدن اتفاق افتد. دار زدن یکی از روشهای خودکشی در جوامع پیش از دوران صنعتی شدن و بیشتر متعلق به مناطق حومهنشین است تا شهری. همچنین یکی از روشهای خودکشی در زندان است، زمانی که روشها یا وسایل دیگر در دسترس نباشند.

غرق شدن
خودکشی با روش غرق شدن با فرورفتن در آب یا مایعهای دیگر برای جلوگیری از تنفس و رسیدن اکسیژن به مغز انجام میشود. با توجه به عکسالعمل طبیعی بدن برای خروج از آب، معمولاً از بستن یک جسم سنگین به خود برای مقابله با این رفلکس استفاده میشود. سیستم عصبی مرکزی فرد ناخواسته به ماهیچههای سیستم تنفسی فرد پیام انقباض میفرستد و فرد در آب نفس میکشد. مرگ معمولاً زمانی اتفاق میافتد که سطح اکسیژن به اندازهای کاهش یابد که حفظ سلولهای مغز ناممکن شود. این یکی از کمترین روشهای انتخاب شده برای خودکشی در میان روشهای معمول خودکشی و برای کمتر از ۲٪ از خودکشیهای گزارش شده در ایالات متحده است. مرگ در غرق شدن در دریاچه، استخر یا دریا بهطور متوسط ۱۸ دقیقه به طول میانجامد و درد تجربه شده در مقیاس ۰ تا ۱۰۰، در این روش ۸۰ است.
آفتکشها
سم قرص برنج سمی است که بر روی سلولهای بدن تأثیر بدی دارد و تنفس سلولی را از بین میبرد و باعث آسیب جدی به اعضا و ارگانهای حساس بدن مانند کلیهها و قلب میشود. مرگ بر اثر مصرف قرص برنج مرگی دردناک است. فرد عطش زیادی دارد و تا زنده است، هوشیار و بیدار بوده و سوزش شدیدی در بدن خود احساس میکند.
* استفاده از مقدار ناکافی قرص خوابآور به خوابی طولانی و در نهایت استفراغ و بیداری در بیمارستان میانجامد. مصرف الکل به همراه قرص خوابآور احتمال کشنده بودن ترکیب را بالا میبرد، اما مصرف زیاد الکل میتواند باعث ایجاد حالت تهوع شود و فرد با استفراغ قرصها راهی بیمارستان گردد. برای جلوگیری از حالت تهوع مقدار کمی نوشیدنی خوش طعم مینوشند.
* مصرف بیش از ۳۰۰ میلیگرم متادون همراه با الکل (با شکم خالی) در کمتر از ۵۰ دقیقه منجر به مرگ در نیمی از افراد میشود. لازم است ذکر شود که گاهی بدن افراد پس از مصرف متادون نسبت به آن مقاوم میشود و این دارو تأثیر خود را از دست میدهد. سالانه حدود ۵۰۰۰ نفر در ایالت متحده آمریکا بر اثر مصرف نادرست متادون جان خود را از دست میدهند.
* مصرف بیش از حد قرص پاراستامول / استامینوفن (Paracetamol / acetaminophen) کبد را برای همیشه و بهطور کامل از کار میاندازد، و مرگی بسیار طولانی و رنجبار، اما قطعی را که میتواند چندین روز، هفته، تا یکسال به طول انجامد به همراه دارد.
در قوانین ایران
معاونت در خودکشی زمانی که به حد «سببیت» برسد جرم شناخته میشود (مثلاً فرد از ناآگاهی کسی سوء استفاده کند و موجب مرگ او به دست خودش شود)، در این حالت معاونت در خودکشی، قتل عمد دانسته میشود. معاونت در خودکشی همچنین در بند دوم مادهٔ ۱۵ قانون جرایم رایانهای، مصوب ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ خورشیدی، جرم دانسته شدهاست. این ماده به ترغیب، تحریک، دعوت، تسهیل شیوهٔ ارتکاب، و آموزش خودکشی از طریق سامانههای رایانهای و مخابراتی اشاره دارد و برای این اعمال، محکومیت ۹۱ روزه تا یک ساله، یا جزای نقدی ۵ میلیون ریالی تا ۲۰ میلیون ریالی، یا هر دو را معین کردهاست.

چه شرایطی میتواند منتهی به فکر خودکشی بشود؟
برای چنین فردی وقوع یک اتفاق ناگوار یا قرار گرفتن در وضعیتی دشوار که در آن حس کند از مواجهه، تحمل و یا حل آن عاجز و ناتوان است میتواند منجر به اقدام به خودکشی بشود، مثلا: ضربه و شوک روانی (مثلا مرگ عزیزان، فردی مشهور و مورد علاقه یا…) جراحات و یا بیماریهای جسمی سخت (سرطان و…) از دست دادن شغل یا موقعیت اجتماعی و مشکلات شدید مالی سالمندی و احساس بیهودگی بیشترین میزان خودکشی در کشورهای پیشرفته در سالمندان است.
علایم هشدار خودکشی.
اما آیا نشانههای هشدارآمیزی برای خودکشی وجود دارد؟ بررسیها نشان داده (اغلب و نه همیشه) افراد قبل از اقدام به خودکشی علایم مشخصی را نشان میدهند از جمله:
ـ صحبت درباره مرگ و یا خودکشی (میخوام خودمو بکشم و…)
ـ صحبت مداوم درباره ناامیدی، بیهودگی و احساس گناه (همهاش تقصیر من بود که… بعد اون اتفاق دیگه زندگی برام بیهودهست… اصلا واسه چی زندهام؟ و.
ـ صحبت از درد تحملناپذیری که دارد (دیگه طاقت این درد و رنج رو ندارم، این درد رو تمومش میکنم)
ـ انجام رفتارهایی که به خود آسیب میرساند (مصرف بیش از حد معمول الکل، موادمخدر)
- انجام رفتارهای بیمحابا (تلاش برای رفتن به مکانهای مرتفع و انجام کارهای خطرناک در آنجا)
ـ انجام کارهایی که میتواند به منزله جستجو و آمادگی برای اقدام به خودکشی باشد (خرید تعداد زیادی قرص، سم، طناب، گوگل کردن راههای خودکشی)
ـ دیدار و تماس ناگهانی برای خداحافظی از خانواده و دوستان و یا بخشیدن متعلقات شخصی ارزشمند به دیگران، خیریه به بهانه این که "قراره کاری انجام بدم" یا "شاید-باید به زودی برم".
ـ تغییر شدید و ناگهانی رفتارها (آرامش ناگهانی پس از یک اضطراب و آشفتگی شدید، خشونت بیش از حد)
ـ انزوا و کنارهگیری غیرمعمول از جمعهای خانوادگی و دوستانه
ـ از دست دادن علاقه به انجام کارها یا چیزهایی که قبلا و همیشه به آنها علاقهمند بوده

چه باید کرد؟
در صورت مشاهده علایم هشدار خودکشی یا روبرو شدن با فردی که میگوید میخواهد دست خودکشی بزند باید چه کار کنیم؟
اولین کار حفظ آرامش است. مسلما قرار گرفتن در چنین موقعیتی خوشایند نیست و میتواند باعث خشم، ناراحتی و اضطراب شدید ما بشود.
این کاملا طبیعیست و نمیتوانیم جلوی بروز این افکار و احساسات را بگیریم و کنترلش کنیم، ولی میتوانیم آنچه که خواهیم گفت یا انجام خواهیم داد را کنترل کنیم؛ چرا که در چنین موقعیتی این قبیل افکار و احساسات هیچ کمکی به آن فرد یا به ما نمیکند؛ بنابراین در قدم اول باید به هر شکلی که میتوانیم این هیجانات را کنترل کرده و خونسردی خود را حفظ کنیم.
سپس لازم است با آن شخص بدون ترس و تعارف و کاملا رک و مستقیم درباره فکر یا تصمیم به خودکشی صحبت کنیم (برخلاف این باور غلط رایج که میگوید مستقیما حرف نزنید) و این سوالات را بپرسیم:
۱. اونقدر حالت بده که "واقعا" داری به خودکشی فکر میکنی؟ (اگر پاسخ بله بود):
۲. به نحوه انجامش هم فکر کردی؟ (اگر پاسخ بله بود):
۳. برای انجامش کاری که باید بکنی یا چیزی که باید تهیه بکنی رو آماده کردی؟ (اگر پاسخ بله بود):
۴. به این هم فکر کردی که کِی میخوای انجامش بدی؟
پرسش این چهار سوال ضروریست؛ چرا که قصد انجام خودکشی/شیوه انجامش/داشتن آنچه برای انجامش نیاز دارد و زمان در نظر گرفته شده برای انجامش را نشان میدهد.
هر اندازه فرد طرح و برنامه دقیقتری برای انجامش داشته باشد خطر بزرگتر است و اگر پاسخ تمام سوالات مثبت باشد (خصوصا زمان و شیوه انجامش) خطر بسیار جدی و فوری است و لازم است سریعا برای دریافت کمک با اورژانسهای خودکشی تماس بگیرید.
اگر آن فرد در موقعیتی است که حس میکنید ممکن است جان دیگران را هم به خطر بیاندازد (خلبان، راننده وسائط نقلیه مسافربری، یک نظامی که به سلاح دسترسی دارد و…) لازم است تا ملاحظه و تعارف را کنار بگذارید و با آرامش و مهربانی، اما جدیت و به هر شکلی که صلاح میدانید مطمئن شوید که فرد قبل از دریافت کمک فوری در آن موقعیت حضور نخواهد داشت.
چه در وضعیت اورژانسی و چه در صورتی که فرد تنها حرف از خودکشی زده (و هنوز تصمیم به انجامش نگرفته) لازم است از نظر روانی-عاطفی او را درست حمایت کنیم. برای این منظور رعایت نکات زیر لازم است:
اگر شرایط به گونهای است که گمان میکنید آن فرد ممکن است هر لحظه دست به خودکشی بزند او را ترک نکنید و در کنارش باشید.

صحبت از خودکشی را همیشه جدی بگیرید.
تا آنجا که میتوانید شنونده باشید و نه گوینده. به هیچ وجه با او جر و بحث و دعوا نکنید و خصوصا راه حل ارایه ندهید. مطمئن باشید در چنین موقعیتی سکوت و شنیدن حرفهای آن فرد از گفتن هر حرف و سخنی موثرتر است.
او را قضاوت نکنید. فکر نکنید او صرفا ژست خودکشی گرفته، ادای آن کار را در میآورد یا صرفا درصدد جلب توجه است.
در چنین وضعیتی فرد تنها درصدد دریافت توجهی از جنس همدلی و کمک است چرا که خود از کمک کردن به خود کاملا عاجز و درمانده است و نیاز به کمک شما دارد.
موارد خودکشی در ملاعام هم چنین است، این افراد در تردید بین مرگ و زندگیاند و از طرفی آرزو میکنند بمیرند، اما همزمان هم آرزو میکنند که نجات یابند. تصمیم و اقدام به خودکشی در بطن خود فریاد کمک خواهی است و نیازمند درک و همدلی ما.
به او نگویید: چقدر ضعیفی! چقدر ترسویی! عرضهاش رو نداری! خجالت بکش! قوی باش! و… گفتن این حرفها باعث شرم و آزردگی فرد میشود. از سویی منطقی هم نیست، هرچند اقدام به خودکشی هرگز به معنای شجاعت نیست، اما غلبه بر ترس از مرگ به معنای ضعف و ترس هم نیست. بدتر از همه اینکه نتیجه احتمالی چنین حرفهایی مصممتر شدن فرد برای خودکشی است.
به او نگویید: چقدر خودخواهی! فقط خودتو میبینی و هیچ کس برات مهم نیست! بسیاری از کسانی که تصمیم به خودکشی گرفتهاند واقعا فکر میکنند که سربار خانوادهاند و این تا وقتی زنده هستند ادامه خواهد داشت. در نتیجه در اوج روانرنجوری خود و زمانی که تصمیم به خودکشی گرفتهاند شنیدن این حرفها تنها باعث میشود که جدیتر دست به آن کار بزنند چرا که واقعا (و به اشتباه) فکر میکنند با این کار باری از دوش عزیزانشان بر میدارند.
در هر حال گفتن این حرفها هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمیکند. بهتر است در عوض بگویید: تو هیچ وقت سربار من/خانواده نبودی و نیستی٬میخواهیم تو در کنار ما/خانواده باشی و ما را هیچ وقت تنها نگذاری، چون دوستت داریم میخواهم کمکت کنم و تنهایت نمیگذارم.
به او احساس گناه ندهید: میدونی اگر این کار رو بکنی پدرت/مادرت/همسرت/بچهات چی میکشه؟ چرا میخوای من/اونها رو با این کارت زجر بدی؟ و… آن فرد خود در حال تجربه کردن وضعیت روانی سخت و وحشتناکی است و وعذاب وجدان دادن به او هیچ کمکی به بهتر شدن حالش و یا درک بهتر شرایط نمیکند.
در عوض میتوانید درباره کارهای موردعلاقه افراد خانوادهاش (به طور کلی) و یا خاطرات خوب و شیرینی که باهم داشتهاید حرف بزنید. همینطور میتوانید به او بگویید: خانوادهات دوستت دارند تو برایشان مهمی، هر کاری که بتونند برای تو میکنند.
از مقایسه کردن او با سایرین خودداری کنید: فلانی رو ببین وضعیتش/دردش/زندگیاش از تو بدتره، ولی این کار رو نکرده. خیلی از مردم چیزهایی که تو داری رو ندارن، ولی این کارو نمیکنن و… چنین حرفهایی شاید به نظرتان درست باشد، اما یادتان باشد اغلب افراد پیش از اقدام به خودکشی خودشان به این چیزها فکر کردهاند و آخر به این تصمیم رسیدهاند.
هر شخصی شرایط خاص خودش را دارد و ما از آن مطلع نیستیم. گفتن این حرفها باعث میشود آن فرد خود را با کسانی مقایسه کند که یا هرگز فکر خودکشی به سرشان نزده یا احیانا بهتر از او توانستهاند با شرایط روانی بدشان مواجه بشوند یا… هر کدام اینها در هر صورت حال او را بدتر میکند. نهایتا آن فرد حس میکند شما چندان درکش نمیکنید و در نتیجه شاید با شما درباره افکار و حالش دیگر صحبت نکند.
پای خدا و مذهب را به میان نکشید. نگویید: این کار گناهه. اعتقاداتت ضعیف است. حتما ایمانت کم است که میخواهی این کار را بکنی. وقتی بمیری هم بعدش میری جهنم و… ما از اعتقادات قلبی دیگران بیاطلاعیم و شاید آن فرد اصلا به خدا و جهنم معتقد نباشد. اگر هم اعتقادات مذهبی دارد شاید با خود میاندیشد "خدا خودش میداند که دیگر تحمل این وضعیت و رنجی که بهم داده را ندارم و نهایتا این کارم را میبخشد" و یا… در هر حال این حرفها تغییری در تصمیم او ایجاد نمیکند و تنها حالش را بدتر میکند. در عوض این حرفها میتوان به او گفت: میدونم داری به خودکشی فکر میکنی٬ولی میخوام بدونی من هر کاری که بتونم انجام میدم تا بهت اونطوری که باید کمک کنم.

نهایتا…
نهایتا باید بدانیم فردی که به خودکشی فکر میکند تصمیم به انجامش گرفته یا انجامش داده و زنده مانده نیازمند دریافت کمک جدی فوری و تخصصی روانی است.
در بسیاری موارد ممکن است نیازمند بستری شدن در کلینیک/بیمارستان روان و احیانا مصرف دارو برای متعادل کردن وضعیت زیست-شیمیایی مغزشان (که بهم ریخته) باشند.
همینطور، هفتهها جلسات رواندرمانی. اینها همه بخشی از فرآیند درمان و بهبودی است و بهتر است در طول این مدت شما یا کسی از نزدیکانش در کنار فرد باشند تا این دوره به خوبی بگذرد.
بررسیها نشان داده از هر ده نفری که اقدام به خودکشی کرده و نجات یافتهاند نه نفر آنها در آینده دیگر دست به این کار نمیزنند و سراغ انجام دوبارهاش نمیروند حتا اگر قبلا از روشهایی مانند انداختن خود در مقابل قطار در حال حرکت استفاده کرده باشند.
این بدان معناست که همه ما حتا در سختترین و تاریکترین لحظات زندگی درست وقتی فکر میکنیم که زندگیمان واقعا به آخر خط رسیده و تنها راه باقیمانده خودکشی است "در اشتباهیم" و "هنوز راهی هست" حتا اگر در آن لحظات نتوانیم یا نخواهیم بدانیم. اینکه در صورت دریافت کمک و درمان لازم حال ما قطعا بهتر خواهد شد و بعد از آن هم احتمالا دیگر سراغ انجام دوباره چنان کاری نخواهیم رفت.
درک و حمایت کسی که در چنین وضعیتی گرفتار آمده و همدلی و کمک به او کار سادهای نیست چرا که آگاهی بر رنج، رنج آگاهی را افزون میکند. اما بدون هیچ شک و تردیدی در چنین موقعیتی این مهربانانهتری، ٬نجیبانهترین و انسانیترین کاری است که میتوانیم برای آنها انجام دهیم.
انتهای پیام/1005