آوای خزر/ در روزنامه خواندم ، خانمی گفته بود با آقایی آشنا شدم ، بهم شماره داد، بعدچند روز با اون تماس گرفتم ، قرار گذاشتیم و بعد قرار دیگه بعد باهم دوست شدیم ، از من خواستگاری کرد بعد مدتی من را به خانه دعوت کرد که با خانواده اش آشنا شوم، این آشنایی ادامه داشت ، یک روز رفتم مهمانی یکی از فامیل ها، موقع برگشتتن گفتم به دوستم زنگ زدم که من را به خانه مان برساند، امد ، وقتی رسیدیم در خانه به بهانه استفاده از سرویس بهداشتی امد داخل بعد گفت یک قهوه باهم بخوریم بعد از اینکه قهوه خوردیم ، چشم هایم را در بیمارستان باز کردم. دوستم گفت: وقتی صبح تماس گرفتم که بریم سرکار اصلا جواب ندادی نگران شدم امدم در خانه دیدم در باز است. وارد شدم دیدم بیهوش بودی ، بردیم بیمارستان، وقتی مرخص شدم ، تازه فهمیدم داستان از چه قراراست ، در داخل قهوه دارو ریخته و همان شب چیزهای قیمتی را برده، با او تماس گرفتم ، تلفن خاموش بود،بار ها تکرار کردم فایده ای نداشت رفتیم خانه شان ، از انجا اثاث‌کشی کرده بودند، آدرس جدیدی هم پیدا نکردیم، بعد از شکایت بعد از عملیات پلیس دستگیر شد.
این داستان واقعی بود، که این خانم داستان به مردی که از او خواستگاری می کند اطمینان می کند و این اولین بار نیست و آخرین بار هم نخواهد بود، یکی از شگرد های اغفال خانم ها همین پیشنهاد ازداوج دادن است ، چون از لحاظ روحی احساسی هستند و زودتر اطمینان می کنند و آقایان از این احساسات سو استفاده کرده وبا مهربانی و عشق ورزدیدن به هدف ها شون نزدیک می شوند ، این هدف ها می تونه مال واموال و یا جنسی باشه، و در بعضی اوقات مال واموال از دست می دهند ویا در موردی انواع مزاحمت ها و آزار و اذیت ها روحی و جسمی ، انواع خشونت ها و تجاوز های جنسی را تجربه می کنند، و در موقعه ای به قتل می رسند و در گزارش ها مشاهده می شود بعضی از آنها به علت مشکلات پیش آمده دچار افسردگی و گاها اقدام به خود کشی می کنند ، توصیه می کنم خانم ها ی محترم زود اطمینان نکنید ، و اگر با کسی آشنا شدید حتما تمام وکامل خانواده در جریان آشنایی و ملاقت ها باشند حتا مردانی که قصد از دواج کردن را دارند ./آریو نیازی، کارشناس امنیت، دفاع شخصی و پیشگیری
