دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۳۶۰۸۶
تاریخ انتشار: ۱۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۸
یادداشت/ رقیه توسلی
مرگ اینجا رسمیت دارد
جمع دود و هپاتیت و پرتگاه، جمع است. مرگبار نبودن قلیان اینجا رسمیت دارد و همه حال قلیان بعدی را می‌پرسند
آوای خزر- رقیه توسلی: اینجا چایخانه است و نیمکت هایش جای خالی ندارد. جوان و پیر تنگ هم می‌نشینند و در سیل قلیان هایشان غرق می‌شوند. کارگری مدام از روبروی مانیتور تلویزیون می‌گذرد تا قلیان چاق کرده بیاورد.

اینجا چای و دود می‌نوشند و در جیب جوانی شان، سرطان می‌گذارند. چایخانه‌ای که جملات آدم بوی دود می‌گیرد و واژه ها، ماسک اکسیژن می‌بندند.

مگر می‌شود که بی هوا، سیگار لای انگشت‌ها سبز شود و فندک را کسی به آدم کادوی روز تولد بدهد! مگر می‌شود اهل دخانیات نباشی و کشان کشان کسی تو را بیاورد و بنشاند پای بساط دود و دم... نمی‌شود، چون بررسی‌ها و تحقیقات این را می‌گویند.

حال و هوای چایخانه مثل همیشه مه آلود و خاکستری ست. بانوان هم در طول و عرض این اتاق مبهم، جای خوش کرده اند. چقدر جای دلگیری ست این مساحت دم کرده بی نفس....

عجیب‌ترین حکایت دنیا را دارد این مغازه کوچک. شلنگ قلیان دست به دست می‌شود و آدم‌ها در خماری ساعت‌ها گم می‌شوند. در آبی که می‌جوشد از پُک زدن هایشان. در پاتوقی که چشم، چشم را نمی‌بیند و عاقبتِ آدم را شَرّ می‌کند.

فکرهم که بکنی نمی‌فهمی چطور کسی می‌تواند بنشیند و پنجاه نخ سیگار را ببندد به دهان و نای و مری و معده اش... ببندد به روز‌های بی مونوکسیدکربن و سرب و آرسنیک پاکش...!

فکر هم که بکنی نمی‌فهمی چرا سل، این آدم‌ها را نمی‌ترساند؟ چرا از ذات الریه و آسم هول نمی‌کنند و چرا قریب به چهارصد سم را در کمتر از ساعتی می‌بلعند و بعد چای قند پهلو سفارش می‌دهند؟

اینجا چایخانه است، اما تنباکوی داغ طرفدار بیشتری دارد و سرفه‌های مزمن کسی را آزار نمی‌دهد. جوان و پیر روی نیمکت‌های چوبی خیره به هیچ کجا و هیچ چیزی نشسته اند به تزریق سم.

جمع دود و هپاتیت و پرتگاه، جمع است. مرگبار نبودن قلیان اینجا رسمیت دارد و همه حال قلیان بعدی را می‌پرسند و به شاگرد چایخانه برای آوردن قلیان آتشی دیگر لبخند می‌زنند.

انتهای پیام/۱۰۰۰ 

 

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها