آوای خزر- جعفر خائفی: در روزگاری که جامعه بیش از هر زمان دیگر به آرامش، اعتماد و همدلی نیاز دارد، عدهای در سایهی امن بیهویتی رسانهای، به دنبال آشوبآفرینی در ذهن مردماند؛ آن هم نه با واقعیت، بلکه با جعل، تحریف و دروغهای هدفمند. مازندرانِ امروز، به جای آنکه با وحدت و برنامهمحوری مسیر توسعه را طی کند، هر از چند گاهی گرفتار موجسازیهایی میشود که جز توقف حرکت استان، ثمر دیگری ندارد.
در این میان، استاندار مازندران، مدیری که با رویکردی آرام، مشورتمحور و عقلانی هدایت استان را بر عهده گرفته، آماج اتهاماتی بیپایه قرار گرفته است. هجمههایی که از سوی کانالهای بینامونشان، چون «اخبار محرمانه مازندران» منتشر میشوند، نه برای تنویر افکار عمومی، بلکه برای تخریب چهرهای است که با تدبیر و بیحاشیه در حال بازسازی زیرساختهای مدیریتی استان است.
اینان خوب میدانند که اصلاحات در بدنهی اجرایی، به مذاق کسانی که سالها بهواسطهی روابط پنهان یا عملکرد ناکارآمد، در بدنهی قدرت باقی مانده بودند، خوش نخواهد آمد. پس طبیعی است که وقتی مدیری بخواهد این حلقهی معیوب را بشکند و جایگزینی بر پایهی تخصص، تعهد و هماهنگی با دولت منتخب انجام دهد، از سوی همان جریانهای پشتپرده هدف قرار گیرد.
نکتهی تأملبرانگیز آنجاست که هجمهها دقیقاً از زمانی شدت گرفته که استاندار مازندران در حال بررسی و بازچینش مدیران غیرفعال و ناکارآمد بوده است. رسانههای تخریبگر، به جای ارائهی مستندات شفاف یا تحلیل کارشناسانه، به ابزارهای زرد متوسل شدهاند: اسناد جعلی، شایعهسازی، سناریوهای ساختگی و فضاسازی هیجانی.
اما مردم این دیار به خوبی فرق نقد دلسوزانه با حملات سیاسی را میفهمند. آنها میدانند که چه کسانی در پی توسعهاند و چه کسانی نگران از دست رفتن منافع پشتپرده. وجدان عمومی، با وجود همهی جنگهای روانی، همچنان میتواند حقیقت را در میان غبار تهمتها تشخیص دهد.
اکنون وقت ایستادن است.
ایستادن مقابل بیقانونی، بیاخلاقی، و بیمسئولیتی رسانهای. از نهادهای مسئول، به ویژه پلیس فتا انتظار میرود با افرادی که با عنوانهایی، چون «محرمانه»، اما با عملکردی کاملاً مخرب و بیمبنا، آرامش روانی جامعه را هدف گرفتهاند، برخوردی قاطع و بازدارنده داشته باشند.
توسعهی استان مازندران، قربانی رسانههای زرد نشود.
صداقت، کارآمدی و شرافت مدیریتی را با ابزارهای سیاسی لکهدار نکنیم؛ و به یاد داشته باشیم که:
بیمهری به خادمان مردم، نه نشانهی قدرت، بلکه آغاز زوال اعتماد است.
انتهای پیام/