دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۲۵۲
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۴
اصلاح طلبان شهرستانهای نکا، بهشهر و گلوگاه برای چهارمین دوره پیاپی نتوانسته اند در مجلس شورای اسلامی نماینده داشته باشند.

ضمن تبریک به کاندیدای پیروز و دیگر رقبا و مردم بخاطر حضور حماسی، این یادداشت نقد درون جناحی است و به هیچ عنوان مقصود تخریب شخص یا هرجناح سیاسی دیگر نیست.

اصلاح طلبان شهرستانهای نکا، بهشهر و گلوگاه برای چهارمین دوره پیاپی نتوانسته اند در مجلس شورای اسلامی نماینده داشته باشند.

البته قرار نیست در هر شرایط پیروز انتخابات شد اما افکار عمومی جامعه در انتخابات دوره دهم مستعد انتخاب نماینده با گرایش اعتدال و اصلاحات را داشت حتی بیشتر کاندیداها و کاندیدای پیروز هم سعی داشت همین روش را تبلیغ کندو مردم بخاطر مشی اعتدالی به وی اقبال کردند، هرچند جزو کاندیدای احزاب اصولگرایان نبوده اما جامعه وی را بعنوان یکی دیگر از گزینه های اصولگرایان می شناسد.

تعداد افرادی که در منطقه شرق مازندران گرایش به جناح سیاسی اصلاح طلب یا اعتدال گرا را دارند کم نیست اما هر دوره بنا بر دلایلی این تفکر در منطقه مغلوب می شود. در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۲ سه کاندیدا از طیف اصلاح طلبان در این سه شهرستان وارد عرصه رقابت شدند و در نهایت هر سه شکست خوردند. دوره هشتم هم در نهایت دو نفر به نام نماینده اصلاحات رقابت کردند سپس هر دو شکست خوردند. دوره نهم بزرگان سیاسی اصلاحات منطقه موضع سکوت را پیش گرفتند و از حداقل کاندیدای موجود حمایت نکردند و شکست خوردند. در دروه دهم همه کسانی که بعنوان اصلاح طلب شهرت داشتند از سوی هیئت نظارت رد صلاحیت شدند پس از آنکه بزرگان احزاب اصلاح طلب خواستار حمایت از کاندیداهای درجه دوم و سوم شدند در نهایت شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان کشور با بررسی وضعیت موجود یک نفر را بعنوان کاندیدای لیست امید حوزه انتخابیه بهشهر نکا و گلوگاه معرفی کرد. پس از آن تعدادی از سیاسیون منطقه با حمایت برخی از شخصیتهای تهران تلاش کردند تا شخص دیگر کاندیدای لیست امید منطقه باشد، بنابراین تخریب و توهین در اردوگاه اصلاح طلبان منطقه آغاز شد در نهایت در آخرین لحظات شورای سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان کشور درباره این حوزه سکوت اعلام کرد و سرخوردگی  و بلاتکلیفی بسیاری از مردم منطقه در این خصوص باعث شد تا آنان به سمت کاندیدای طیف نزدیک به اصولگرایان گرایش یابند و در نهایت بازهم در دوره دهم هم اصلاح طلبان منطقه شکست خوردند و کاندیدایی که چند روز نامش جزو لیست امید (اصلاح طلبان بود) رای دوم را کسب و نتوانست به مجلس راه یابد.

در این دوره اصلاح طلبان منطقه با دستانی بسته وارد رقابت شدند چراکه نیروی سیاسی شاخصی برای رقابت نداشتند اما اصلاح طلبان با همین فرصت اندک می توانستند نماینده همسو به مجلس معرفی کنند و تنها لجاجت، و عدم درک واقع بینانه و تدبیر درست عده ای از بزرگان سیاسی منطقه و برخی از اعضای شورای خود ساخته(هماهنگی اصلاح طلبان شهرستانها)، عامل این شکست بوده است. شورای هماهنگی اصلاح طلبان شهرستانها که از سال قبل با هدف اجماع کاندیداهای با گرایش اصلاح طلبی شکل گرفت نه تنها موفق نبوده بلکه عامل انشقاق نیروهای سیاسی گردیده است. هرچند این شورا هرگز وجهه قانونی ندشت و نمی توان با آن همانند یک حزب رسمی برخورد کرد اما نوع رفتار افرادی که تحت عنوان هیئت رئیسه شورای هماهنگی فعالیت کردند و برخی افراد سرشناس دیگر در تاریخ ثبت خواهد شد. اگر  اصلاح طلبان منطقه تاکنون لجاجت کاندیداها را عامل شکست خود می دانستند این بار باید بپذیرند شورا عامل شکست بود کاش چنین شورایی هرگز وجود نداشت!

برای ریشه یابی این رفتارهای بزرگان سیاسی منطقه و بعضی از اعضای شورای هماهنگی اصلاح طلبان منطقه نیاز به میزگردها و تحلیل های فراوان است اما یکی از عوامل عمده در بروز این نوع رفتارها این می تواند باشد که آنها از ابتدا برای تفکر اصلاحات تلاش نمی کردند بلکه طرفدار بعضی از نامزدهای خاص اصلاح طلب بودند که پس از عدم تایید صلاحیت آنها این افراد نتوانستند شخص دیگری را درجای آنان ببینند و بنابراین اینقدر دستپاچه تصمیم گیری کردند. دراین خصوص شبهاتی مطرح می شود که ضمن احترام به همه لازم است اطلاع رسانی شود:

چطور برخی افراد خودشان را سیاسی می دانند و رای بر اساس تفکر را مهمتر می دانند در حالی که در انتخاب گزینه مشخص به شهر محل سکونت، وجغرافیا بیشتر اهمیت دادند؟ چرا اعضای شورای هماهنگی نتوانستند گزینه واحدی را برای معرفی به شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی انتخاب کنند؟ چرا برخی افراد با آنکه رایشان در اقلیت قرار داشت نمی خواستند رای اکثریت را پذیرا باشید. چطور احزاب و شورای عالی سیاستگذاری از مرکز به ظرفیت منطقه پی بردند و کاندیدایی که رای آوری بیشتری دارد را شناختند اما اعضای شورا در منطقه با لجاجت در مقابل لیست اصلاح طلبان ایستادند؟ شورا خودسرانه کاندیدای دیگری را در منطقه بعنوان کاندیدای شاخص اصلاح طلبان و مورد تایید لیست امید کشور معرفی کردند و با هر وسیله تبلیغاتی ممکن سعی کردند مردم را گمراه کنند. چرا نتوانستند برای همان کاندیدا رای جذب کنند؟ در کل کشور فقط همین حوزه چنین مشکلی بوجود آمد.

هرچند شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان کشور کارش را کاملا منطبق با قانون و اساسنامه می داند.حال فرض کنیم از نظر شورای هماهنگی تخلفاتی صورت گرفت و به نظر شخصی  دوستان کمتر توجه شد، آیا ارزش داشت که در دو روز آخر منتهی به انتخابات از هر ابزاری استفاده شده تا شخص مورد نظراز لیست خارج شود؟ آیا نمی دانستند با این کارشان تیشه به ریشه جریان اصلاح طلبی منطقه می زنند؟ در دو روز پنجم و ششم اسفند چهار بار گزینه شهرستانهای نکا، بهشهر و گلوگاه از لیست امید یا همان لیست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان کشور تغییر کرد ودر نهایت لیست در این حوزه سکوت اعلام کرد. آیا این رفتارهای بزرگان اصلاحات منطقه و همچنین تخریب کاندیدایی که مورد حمایت اصلاحات است به ضرر احزاب اصلاح طلب نبود؟ آیا این دوستان واقعا دلسوز تفکرات اصلاح طلبی هستند؟  کسانی که بیشترین بهره را از این تفکر در دولتهای هاشمی،خاتمی و روحانی برده چطور می تواند برای دستیابی به امیال شخصی از نفوذخود سوء استفاده کند و  به برخی از اعضای هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاح طلبان کشور فشار وارد کند تا در روز انتخابات نام گزینه منطقه از لیست امید حذف شود. آیا می دانند با این لجاجت بسیاری ازمردم با تفکر اصلاح طلبی در منطقه به خیل هواداران اصولگرا پیوستند؟

 عملکرد بد شورای هماهنگی اصلاح طلبان منطقه در این دوره باعث شد تا اصولگرایان در منطقه بیشترین رای در ادوار مختلف را کسب کنند، آیا این حاصل بی تدبیری نیست؟ آیا باز هم رو دارند بعنوان بزرگان سیاسی اصلاحات در انتخاباتهای بعدی از مردم خواسته ای داشته باشند؟ شاید همه این کارها برای به قدرت رساندن طرف مقابل باشد؟!  تغییر موضع برخی از اعضای شورای هماهنگی اصلاحات منطقه و اعلام حمایت از رقیب اصولگرا  از عجایب این دوره از انتخابات است که در جای دیگر بایستی تحلیل شود!

البته لازم به ذکر است نباید از تدبیر برخی از سیاسیون و کاندیداهای ردصلاحیت شده اصلاح طلب منطقه چشم پوشی کرد که بزرگوارانه از کاندیدای لیست امید حمایت کردند تا اتحاد و انسجام درون گروهی حفظ شود. بنابراین رفتار این بزرگواران قابل تقدیر است.

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها