دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۳۷۳۵۱
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۶:۱۹
یادداشت/
صدای روضه از دوردست ها می آید
دچار، چقدر خوب است... مثل بزرگتر می‌ماند... هوایت را دارد... پشت و پناهت می‌شود... اجازه نمی‌دهد قلبت، بی صاحب شود... راه را گم کنی.
آوای خزر-رقیه توسلی: دچار، چقدر خوب است... مثل بزرگتر می‌ماند... هوایت را دارد... پشت و پناهت می‌شود... اجازه نمی‌دهد قلبت، بی صاحب شود... راه را گم کنی... در معرفت سنگ تمام می‌گذارد... دچار، مهربانی اش گاهی علیحده است... دستت را می‌گیرد و از زمین و روزمره و عالم و آدم، دور می‌کند... از خودت فاصله می‌دهد... راهنما می‌شود و به تردستی اش وابسته می‌شوی، به خیرخواهی اش... و تا چشم باز کنی می‌بینی جانت به جانش دوخته شده... می‌بینی داری وضو می‌گیری... می‌بینی باید بروی زیرزمین... بروی همانجا که کهنه صندوق، جا خوش کرده... همانجا که عمری همین وقت‌ها مادر و پدرت رفتند سراغش... آقابزرگ و خانجانت رفتند پی اش... نیا و اجدادت رفتند... با دچار امکان ندارد سر از سرزمین‌های روشن درنیاوری... یکی اش همین زیرزمین بظاهر تاریک و نمور که قصه‌های سبز دارد وقتی در صندوق آهنی اش را باز می‌کنی... وقتی دست میبری سمت زربافت‌ها و گلدوزی‌ها و عطر نام‌های بلندمرتبه می‌پیچد توی فضا و تا بجنبی به خودت می‌بینی میانه رنگ‌ها نشسته‌ای و داری به کتیبه ها، سلام میدهی... داری صدای سرمستی و هق هق تیروتبارت را می‌شنوی از دور‌های نزدیک... از پای روضه‌هایی که کفش جفت کن‌ها و چای ریزهایش می‌دانند چه نعمتیست... می‌بینی گوشهایت رفته اند مجلس... و چطور حمد و سلام و یارب و شعر محتشم کار خودشان را کرده اند... می‌بینی "یاحسین"‌ها و "یاابالفضل"‌ها چه شورِ غریبی راه انداخته اند... می‌شنوی کسی دارد برای جمع، دعای رزق می‌کند؛ رزق عشق و عاشقی! رزق زیارت کربلا!

هشت تکه پرچم و درفش و بیرق را در آغوش می‌گیرم و از پله‌های آجری سرداب می‌آیم بالا. برای خانه ام، جامه‌های نو دست و پا کردم. می‌خواهم امید به خدا، رخت بگردانم و مبتلا باشم. مبتلا به نوکری و عرض ارادت و ادب به ساحت بهترین خاندان زمین!

پی نوشت
این خانه عزادار حسین (ع) است.

انتهای پیام/
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها