آوای خزر – آزاده بابانژاد: زمستان با برف زیبا و لذتبخش است. مثل لذت تماشای شکوفهها در بهار، خشخش برگها در پاییز و لذت نوشیدن یک آب گوارا در تابستان.
چند روز پیش زمانی که زمستان به بدرقه پاییز رفت، برف و بوران را تقدیم و مازندران زیبا را به مناظری رویایی تبدیل کرد. ارتفاع برف در روستاها تا 125 سانتیمتر رسید. جادههای کوهستانی و برفگیر مسدود شدند.
ستاد بحران گرچه در آمادهباش بود اما جادههای سختگذر در مازندران کار را سخت کرد و وجود ادوات ناچیز که گریبانگیر سراسر کشور است مگر چهقدر میتوانست کمککار باشد.
مسوولان وارد میدان شدند. کار میدانی ستودنی است اما توقع مردم این بود که خدمتگزارانشان که نیک میدانند در تعداد و تنوع ادوات و تجهیزات راهداری ضعیف هستیم، در تأمین آنها بکوشند تا در شرایطی اینچنینی، جادههای مسدود شده در اسرع وقت بازگشایی شوند.
مردم اما بیکار ننشستند. مردان غیور روستا با توقف برف و بوران، با هر وسیلهای که در دست داشتند نسبت به بازگشایی مسیرهای مواصلاتی اقدام کردند. آخر آنها هم کسب و کارهایی دارند که نیاز است به شهر بروند و بازگردند.
بازگشایی مسیر از روستا به جاده اصلی توسط مردم و از جاده اصلی به سمت روستا توسط دستگاههای خدماترسان آغاز شد تا همت دولت و ملت در جایی بههم بپیوندد!
تلاقی این راه، بیش از آنکه خدمتگزاری به مردم را فریاد کند، صدای در گلو خفتهی مردمانی است غیور و نجیب که در سختیها و بحرانها، دست روی دست نمیگذارند و خود، دستگیر میشوند.
مدیرکل مدیریت بحران گفته است که عصر امروز تمامی راههای مسدود شده بازگشایی میشوند. سهشنبه، روز از سر گیری جوشش و کوشش دوباره مردمان کوهستان است؛ جادههایی که محور توسعه میشوند وسرشار از شمیم غیرت و نجابت مردمان سختکوش.
مردمان دیار یلان و شیران، مگر چه توقعی از مسوولان دارند؟ تأمین زیرساختها برای رفاه و امنیت، فصل اول از کتاب خدمتگزاری است و اینها توقع نیست بلکه حق است که حکومتها باید برای مردمانشان قائل باشند.
اینروزها که هر چه بیشتر تصاویر مردان غیور مازندران را در دل برف میبینم، کمتر رغبت میکنم که تصاویری از حضور مسوولان را منتشر کنم. چون حضور مردم غیرت است و حضور مسوولان وظیفه است.
نقطهای که این دو را به هم پیوند میدهد، فصلی به نام "مشارکت" است؛ یعنی بخشی که فاصله بین ملت و دولت را کم میکند. فصل یکی شدن و وحدت است.
انتهای پیام/1001/