به گزارش آوای خزر، سیامک باقری کارشناس مسائل سیاسی در روزنامه همشهری نوشت: در روزهای اخیر مقامهای کاخ سفید از رئیسجمهور گرفته تا سخنگوی دولت و وزارت خارجه آمریکا به شکست سیاستهای آمریکا در دوره ترامپ اعتراف میکنند که بسیار جای تأمل دارد. فارغ از چرایی این اعترافات در زمان فعلی، سؤال اساسی این است که چگونه سیاستهای فشار حداکثری شکست خورد و موازنه راهبردی به نفع ایران تمام شد.
قبل از هر چیز ناکامی استراتژی آمریکا را باید مرهون هدایتهای رهبر معظم انقلاب دانست. ایشان همواره به دستگاه دیپلماسی متذکر میشدند که دیپلماسی و مذاکره بدون پشتوانه قدرت، تأمینکننده منافع ملی نخواهد بود. این موضع راهبردی در حالی تکرار میشد که در نحوه مواجهه با فشارهای حداکثری دو دیدگاه از ابتدا وجود داشت.
یک دیدگاه بر این اعتقاد بود که باید وارد مذاکرات شویم و برجامهای ۲ و ۳ را بپذیریم و از فشارهای ترامپ خلاص شویم و درمقابل، این دیدگاه نیز وجود داشت که راهی بهجز مقاومت در برابر زیادهخواهیهای آمریکا نیست و لازمه مقاومت، تغییر موازنه راهبردی و تبدیل تهدیدهای حداکثری و هیبریدی به فرصتهاست. درهمین راستا، با تأسی از تدابیر مقام معظم رهبری، رویکرد فعالسازی «سازوکارهای بازتولید موازنه قدرت» در اولویت نظام قرار گرفت.
۱- نخستین سازوکار، تقویت اجرای مصوبه طرح اقدام راهبردی برای رفع تحریمها بود. قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم، مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح اقدام راهبردی گام بزرگی را برای ارتقا و بازتولید موازنه قدرت برداشت. توجه به این ظرفیت در دولت سیزدهم جدیتری شد.
۲- دومین سازوکار، افزایش قابلیتهای بازدارندگی است. در این زمینه تدابیر و اقدامات بسیار مؤثری که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای ارتقای قدرت جمهوری اسلامی ایران در حوزههای مختلف انجام داد، در بازتولید قدرت دیپلماسی بینظیر بوده است. ارتقای قدرت موشکی ایران و یا قدرت دریایی ازجمله این اقدامات بود؛ بهگونهای که ژنرال مکنزی، فرمانده تروریستی سنتکام آمریکا در منطقه، در آستانه مذاکرات ۸آذرماه اعتراف کرد موشکهای بالستیک ایران در اصابت به اهداف مورد نظر دقت بسیار بالایی دارند. ترجمان و پیام این اعتراف، ناکارآمد شدن گزینههای روی میز بود که همواره مقامات آمریکا در مذاکرات برای مرعوبسازی استفاده میکردند. در واقع توان موشکی سپاه پشتوانه دفاعی قوی برای هر نوع دیپلماسی است که قابلیت بازدارندگی ایجاد میکند که طرف مقابل نتواند از اهرم تهدید برای تحمیل نظرات خود در مذاکرات استفاده کند. قدرت دریایی، قدرت پهپادی و اقدامات مقابلهبهمثل ایران نیز توانست موازنه تهدید را در عرصه دریا و هوا ایجاد نماید. یکی از برنامههای آمریکا برای تضعیف ایران در مذاکرات، جلوگیری از فروش نفت ایران بود، اما اقدامات شجاعانه سپاه از طریق سیاست موازنه تهدید موفق به خنثیسازی آنها شد. با فراهمشدن چنین شرایط امنی، نفت ایران بهرغم همه تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی به لبنان و ونزوئلا و... صادر شد.
۳- سومین اقدامی که تعادل راهبردی برای مذاکره ایجاد کرد، جابهجایی اولویتها در دولت سیزدهم و بهویژه خارجکردن برجام از اولویت اصلی دولت بود. براساس اصول مذاکرات، هرچقدر نیاز یک بازیگر یا طرف مذاکره به سرانجام مذاکره کمتر باشد، قدرت بیشتری از خود به تصویر میکشد. یعنی وقتی بازیگری که وارد مذاکرهای میشود نشان دهد ترسی از شکست در مذاکره ندارد و هر اتفاقی در نتیجه مذاکره بیفتد از آمادگیهای لازم برخوردار است، در مواجهه با طرفهای دیگر مذاکره قویتر خواهد بود. براساس این اصل دیپلماتیک، دولت سیزدهم از همان ابتدای ورود به پاستور، تلاش کرد در سیاستهای اعلامی و اعمالی خود برجام را از اقتصاد کشور جدا نماید. مهمتر اینکه دولت اعلام کرد اگر در مذاکرات هستهای تمام تحریمها لغو نشود، با شکست روبهرو خواهد شد. (۵/۹/۱۴۰۰) این رویکرد که کاملا با رویکرد دولت قبلی متفاوت است، به غربیها نشان داد که سرانجام مذاکرات هرچه باشد برای جمهوری اسلامی ایران علیالسویه است و ایران تمام تخممرغهای خودش را در سبد مذاکرات وین نخواهد گذاشت.
۴- چهارمین اقدام و سازوکار بازتولید موازنه قدرت راهبردی، ارتقای ظرفیتهای هستهای ایران بود. روند رو به افزایش این ظرفیت بهشدت در رفتارسازی آمریکا و اروپا تأثیرگذار بود. زیرا آنها میدیدند که بهرغم فشارها، ایران در ابتدای خردادماه۱۴۰۰ انباشت اورانیوم ۵درصدی خود را به بالای ۵تن رسانده است. ذخیرهسازی اورانیوم با غنای ۲۰درصد که در ابتدای فروردین۱۴۰۰، ۵۵کیلوگرم بود، در خردادماه به ۹۰کیلوگرم رسید، در مهرماه این رقم به بیش از ۱۲۰کیلوگرم رسید و با همین روند این رقم در آبانماه از ۲۱۰کیلوگرم عبور کرد. سرعت افزایش ذخایر اورانیوم ۶۰درصدی نیز از ابتدای سال۱۴۰۰ بهشدت توجه آنها را بهخود جلب کرد؛ زیرا آنها میدانستند که در خردادماه سالجاری ذخیره ۶۰درصدی اورانیوم غنیشده ۲.۵کیلوگرم است، اما این ذخایر در شهریورماه به ۱۰کیلوگرم رسید و در آبانماه این رقم به ۲۵کیلوگرم رسیده است. درحالحاضر نیز در خبرها شنیده میشود که این رقم به بالای ۳۰کیلوگرم رسیده است.
از سوی دیگر سرعتبخشی در راهاندازی و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، اقدام دیگری بود که در راستای مصوبه مجلس شورای اسلامی و بازسازی موازنه قدرت برای مقابله با تداوم تحریمهای ضدبرجامی غرب و اعمال قدرت برای بازگشت آنها به تعهدات برجامی صورت گرفت.
از این رو، ابراز نگرانیهای گسترده و مستمری که مقامات غربی از این اقدامات ایران دارند، نشان میدهد ایران در هدفگذاری خود برای بازتولید موازنه قدرت و تحتتأثیر قراردادن غربیها برای حل موضوع برجام موفق بودهاست. این گامها و فرایندها، سبب شد تا مهمترین اهرمهای آمریکا برای مواجهه با ایران تضعیف شود و از بین برود. اکنون آمریکا در محاسبات راهبردی خود به این نتیجه رسیده که نه اهرم نظامی قابلیت بازدارندگی دارد، نه اهرم تحریمها و فشارهای حداکثری و دیپلماتیک میتواند ایران را به عقبنشینی و پذیرش برجامهای ۲، ۳ و ۴ وادار کند و نه خرابکاریهایی که در سایتهای هستهای ایران و ترور دانشمندان هستهای ما انجام شد قادر به تسلیم ایران است. در این شرایط است که همه مقامات فعلی کاخ سفید اعلام میکنند کاری که ترامپ با خروج خود از برجام انجام داد، بزرگترین و احمقانهترین سیاستی بود که آمریکا تاکنون انجام داده است.
انتهای پیام/1005