دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۸۸۲۶
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۴
ناراحتی من از اینه که آدم‌های به این خوبی، چرا غیبت یه آدم بی ارزشی مثل منو می‌کنن و چرا به خاطر من گناهکار، خودشون رو به گناه می‌اندازن. از این ناراحتم که من باعث گناه این برادرا شدم.

ناراحتم که من باعث گناه برادرا شدمآوای خزر: شهید «محمد بروجردی» در سال ۱۳۳۳ در روستای دره‌گرگ از توابع بروجرد متولد شد و در یکم خرداد سال ۱۳۶۲ در جریان دفاع مقدس به شهادت رسید.

خبرگزاری میزان بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «میرزا محمد پدر کردستان» به کوشش علی اکبری گردآوری شده است را منتشر می‌کند.

روایت بیست و پنجم

در زمان فرماندهی بروجردی کسانی بودند که پشت سر او حرف می‌زدند و به او نسبت‌های ناروا می‌دادند. آمدم به او گفتم: بعضی‌ها پشت سر شما، همچین حرف‌هایی می‌زنن.

خیلی ناراحت شد و رفت تو هم. پیش خودم گفتم «ای کاش به او نمی‌گفتم، چقدر زودرنجه! نمی‌دونستم از این که پشت سرش حرف می زنن، این قدر ناراحت می‌شه!» به او گفتم: حاج آقا! زیاد به این قضیه فکر نکنین، اصلا مهم نیست، بذار هر چی می‌خوان بگن.

او گفت: خدایا ما رو ببخش! خدایا ما رو هدایت کن!

تعجب کردم، گفتم: حاج آقا! صحبت‌های اون‌ها که صحت نداره. گفت: من از این ناراحت نیستم که بد منو می‌گن، من خودم چیزی نیستم، آدمی هستم بی ارزش! ناراحتی من از اینه که آدم‌های به این خوبی، چرا غیبت یه آدم بی ارزشی مثل منو می‌کنن و چرا به خاطر من گناهکار، خودشون رو به گناه می‌اندازن. از این ناراحتم که من باعث گناه این برادرا شدم.

با این حرف‌ها سرم را پایین انداخته و از پیشش رفتم. به این فکر می‌کردم که ما کجاییم و او کجاست! ما به چه چیزی فکر می‌کنیم، او به چه می‌اندیشد! ما اندر خم کدام کوچه‌ایم؟

انتهای پیام/1000

 
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: