به گزارش آوای خزر، سیدعلی موسوی میگوید: «در طرحی که اخیرا برای تشویق افزایش جمعیت و زادوولد تدوین کردیم، قرار است برای فرزند سوم و چهارم به بعد سهامی از شرکتهای معتبر دولتی از جمله پالایشگاه و پتروشیمیها بهعنوان «سهام آیندگان» تخصیص داده شود». چند روز بعد از این هم نماینده ملکان در تشریح بیشتر طرح تشویقی زادآوری مجلس از تشکیل بنیاد ملی افزایش جمعیت خبر داد و گفت: «بخش اول این طرح، مربوط به بحث بنیاد ملی افزایش جمعیت است که دلیل اصلی ما برای این مسئله ایجاد نظم و تمرکز بیشتر در اجرای طرح است، چون بیشتر طرحهایی که تاکنون درباره افزایش نرخ جمعیت مطرح و به همه وزارتخانهها، دستگاهها و نهادهای مربوطه ابلاغ شده، نیازمند یک سکانداری واحد و مشخص بوده است؛ بنابراین ما پیشنهاد ایجاد بنیاد ملی افزایش جمعیت را مطرح کردیم. به گفته وی، این تمرکزگرایی باعث میشود که بنیاد ملی افزایش جمعیت سکانداری بحث افزایش نرخ رشد جمعیت را عهدهدار شود. البته ما در طرح پیشبینی کردیم که این بنیاد زیر نظر دولت و مشخصا زیر نظر مستقیم رئیسجمهوری فعال باشد و شخص رئیسجمهوری، ریاست این بنیاد را انتخاب کند. اعتقاد ما این است که این بنیاد باید یک نهاد قوی و قدرتمند برای اداره بحث افزایش جمعیت باشد». اما اینکه چنین طرحهایی تا چه میزان میتواند منجر به تشویق به زادوولد شود، همچنان سؤالی است که طراحان طرح برایش پاسخی ندارند؛ چراکه شاید مهمترین مسئله در شرایط کنونی ایران برای تشویق به فرزندآوری مسئله اقتصادی و امنیت اقتصادی خانوادههاست.
چیزی که نمایندگان مجلس هم سعی کردند با مطرحکردن طرح ارائه سهام خانوادهها را با آن تشویق کنند اما غافل از اینکه مهمتر از این کاتالیزورهای اقتصادی ایجاد حسن اعتماد در میان شهروندان ایرانی است. چیزی که موجب شود آنها با اعتماد به دولتها و مجلسها گام بردارند. همانطورکه میدانیم سال 1384 و در زمان قدرتداشتن یک دولت و مجلس اصولگرا قانون تسهیل ازدواج جوانان تصویب شد تا با تشویق جوانان به ازدواج در نهایت چالش کاهش نرخ زادوولد را هم ترمیم کنند. حتی در همان سالها محمود احمدینژاد که استاد طرحهایی پرسروصدا بود، مقرر کرده بود برای همه فرزندان زیر 18 سال خانوادههای ایرانی یکمیلیون تومان پسانداز در نظر گرفته شود تا خانوادهها به این بهانه به فرزندآوری تشویق شوند. طرحی که پنجماه بیشتر دوام نیاورد و بعد از دستور کار خارج شد. نتیجه چنین طرحی نه یک آزمونوخطا در حوزه طرحهای تشویقی فرزندآوری که یک سلب اعتماد عمومی بود. حالا و بعد از آن طرح و همچنین سخنرانیهای فراوان و بدون خروجی ملموس، نمایندگان مجلس میخواهند با تکیه بر بورس و بازار سرمایه از پس نرخ پایین زادوولد در کشور برآیند. غافل از اینکه بازار بورس خودش یک بازار پرریسک است و در شرایط پرالتهاب اقتصاد ایران اصلا یک محرک خوب برای تشویق به فرزندآوری نیست.
اتفاقا همزمانی بیان این طرح و روزهای قرمزپوشبودن بورس ایران هم موجب شد تا احتمال کارآمدنبودن این طرح بیشتر از قبل پررنگ شود. همچنین شاید این تلنگری برای نمایندگان مجلس باشد که بدانند با چنین طرحهایی تنها خاکروبهها را زیر فرش میکنند و کار مهم و اصلی برای ایجاد شوق و انگیزه در شهروندان برای زادآوری حداقل در شرایط فعلی، وضعیت اقتصادی پایدار و باثبات است. در واقع هرکدام از این طرحها در یک شرایط اقتصادی ناپایدار چیزی جز سلب اعتماد را برای شهروندان در پی ندارد. شهلا پورکاظمی، جمعیتشناسی است که این روزها در نقد این طرح مجلس به خبرگزاری ایسنا گفته: «در سیاستگذاریها تنها مباحث اقتصادی مطرح نیست، بلکه بحث اعتمادسازی، ثبات اقتصادی و امنیت اقتصادی نیز مطرح است. همچنین ثبات اقتصادی بسیار گسترده است و فقط به معنای قراردادن پول در اختیار مردم نیست. اعتمادسازی هم در جوامع هنگامی ایجاد میشود که عملکرد دولت برای مردم شفاف باشد و دولت به وعدههای خود عمل کند، در غیر این صورت اعتماد مردم کاهش مییابد».
انتهای پیام/1005