خط مقدم برای ما «معراج سعادت» بود

آوای خزر- زهرا شریفی: مردان مرد دفاع مقدس همچون ستاره‌های روشن و طلایی می‌درخشند و گذر روزگار از شکوه و عظمتشان کم نمی‌کند، «حاج نقی» از آن رزمندگانی است که از آغاز تا پایان جنگ به دفاع از وطن پرداخت.

هشت سال دفاع مقدس، حدیث ماندگار پایداری، دلاوری و فداکاری غیور مردانی است که در راه دفاع از مکتب، انقلاب و میهن اسلامی خویش با لبیک به امام (ره) قله‌های بلند رشادت و شهادت را درنوردید و دشمن را دررسیدن به اهداف خود ناکام گذاشتند.

مرز‌های جنوب و غرب کشور هرچند تا دیر زمانی به قربانگاه پاک‌ترین فرزندان این دیار بدل گشت، ولی ایمان و قدرت روح والای آن‌ها این خاک را به مکانی مقدس تبدیل کرد که تا امروز سایه حضورشان در آنجا موج می‌زند و خاک، عطر خود را از وجود آنان وام دارد.

شهرستان ساری هم در این راه، شهیدان گلگون کفن زیادی را نثار خاک پاک میهن اسلامی کرد و تعدادی از جوانان آن به مقام رفیع جانبازی نائل آمدند، کم نیستند از این افراد که جانشان را بی هیچ منتی نثار کردند و هیچ چشم‌داشتی هم ندارند.

«حاج نقی مهدوی» متولد ۲۴ اسفندماه سال ۱۳۴۳ روستای سُقندیکلا از توابع شهرستان ساری ازجمله غیورمردان این خطه شهیدپرور در مرکز دیار علویان است که در سال ۱۳۵۹ در سن ۱۶ سالگی به جبهه اعزام شد و در جبهه‌های حق علیه باطل مدال پرافتخار جانبازی را بر گردن آویخت.

خانواده حاج نقی رزمنده بوده‌اند: سه برادر و تنها داماد خانواده. برادر بزرگ‌ترش هم جانباز است، خودش آن طور که می‌گوید ۲۱ بار مجروح شده که شدیدترین آن در ۴ دی‌ماه ۱۳۶۰ در ارتفاعات شیرکوه بوده و تمام قسمت‌های بدنش به خصوص داخلی به‌شدت مجروح شد. همچنین در سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه با دو گلوله در قفسه سینه و سال ۱۳۶۲ در مجنون با شیمیایی از ناحیه داخلی مجروح شد.

 

او درباره نقش محوری همسرش در رفتن خود به جبهه می‌گوید: «اگر چه حضورم در جبهه باعث افتخار و غرور پدر و مادرم بود و از تربیت چنین فرزندی احساس خوشحالی می‌کردند اما همسرم نقش بی‌بدیلی در  تشویق من برای اعزام به جبهه داشت و حضورم در هشت دفاع مقدس از افتخارات او بوده است؛ به نظرم همسران جانبازان، اسطوره‌های گمنام مقاومت هستند، فرشتگانی که در جبهه‌ی عشق حماسه می‌آفرینند و هنوز هم صبورانه عمر خود را صرف مراقبت و التیام زخم‌های یادگاران جنگ می‌کنند»
 
این جانباز دفاع مقدس در عملیات فتح المبین و بیت‌المقدس و مطلع الفجر تا کربلای ۵ و ۸ و مرصاد و... حضور داشت.

مردی که خط مقدم را «معراج سعادت» و محفل عشق توصیف می‌کند، از اوایل پیروزی انقلاب عضو بسیج و سپاه شد و در بادله و پادگان ارتش ساری و بعداً در گهرباران و منجیل آموزش‌های لازم را دید.

حاج آقا مهدوی این‌طور می‌گوید: «از شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفتم در صورتی که سال دوم دبیرستان بودم، بیش از ۹۰ ماه، یعنی حدود ۸ سال افتخار حضور در جبهه رادارم».

او با فرماندهان معروف جنگ تحمیلی در لشکر ۲۵ کربلا ازجمله با شهیدان و سرداران اسودی، خنکدار، بلباسی، طوسی، نبوی، گلگون، دوامی و شیرسوار و... هم‌رزم بود، در لشکر‌های دیگر با سردار همت و باکری و حاج علی موحد و... و، اما از آن زمان تاکنون هنوز هم در محضر سردارانی، چون اباذری، صحرایی، بارانی، ملکی، مشایخی، مؤمنی و قربانی افتخار شاگردی دارد.
این رزمنده و جانباز دفاع مقدس خاطرات تلخ و شیرین زیادی از هشت سال مقاومت و ایثار دارد.

او می‌گوید: «هدفمان در کربلای ۵ این بود که در نوک منطقه شمشیری از دیواره نهر عرایض عبور کنیم و پل سوم را بگیریم تا ارتباط دشمن را از پشت سنگر‌های مثلثی به دشت قطع کنیم بنابراین باید آن شب نیروهایمان را از کانال گودال‌های مسیر عبور می‌دادیم البته تمام کانال پر از مجروح و شهید بود و نهایتاً به کنار دیواره رسیدیم، متأسفانه دشمن با نورافکن دشت را روشن می‌کرد و با گلوله تانک بچه‌های ما را مورد هدف قرار می‌داد، ما آن شب موفق شدیم، اما بهترین نیروهایمان را از دست دادیم ازجمله شهید پورباقری و سید مرتضی دادگر و شهید اکبری بُرزمین آبادی و... و همان شب بنده به سختی از ناحیه قفسه سینه با گلوله دشمن مجروح شدم».

او که فرماندهی گردان‌های امام محمدباقر، حضرت ابوالفضل و گردان المهدی را بر عهده داشت، اما خاطره شیرینی هم دارد: «فردی با دوربین فیلم‌برداری چند نفر عراقی را که فکر می‌کردند سلاح پیشرفته‌ای است، اسیر کرد».

حاج نقی معتقد است که اگر دوباره جنگی روی دهد نه‌ تنها خودش در جنگ شرکت می‌کند بلکه حتماً به فرزندانش توصیه می‌کند که وظیفه و تکلیف شرعی خود را با شرکت درنبرد حق علیه باطل انجام دهند.

او از رهبری امام خمینی (ره) در جنگ گفت که به معنای واقعی فرمانده کل قوا بود و پیام ایشان حکم شور، شوق و تقویت رزمنده‌ها بود.

این رزمنده دلاور، دفاع مقدس را یادآوری پایمردی مردانی دانست که نام و یاد شهدای صدر اسلام و کربلا را زنده می‌کنند و از شهدای بزرگواری، چون خنکدار، بلباسی، اسودی، جزایری، نبوی، مظفری، دادگر، حاج علی موحد دانش، شهید کوچکی، عنایتی، حمیدی، سید باقر تاکامی، غفوری، طوسی و شهید باکری و خیلی شهدای دیگر به عنوان شهدایی یادکرد که همیشه در یادش زنده‌اند.

این جانباز دفاع مقدس تفاوت چندانی بین نسل خود و نسل امروزی نمی‌بیند«نسل ما امام خمینی را دید. جوانان امروز هم از روایان شنیدند. آن‌ها به دفاع از اسلام برمی‌خیزند و این خود نشان می‌دهد که نسل امروز با بصیرت است .»

او معتقد است که اگر امروز مدافعان حرم در سوریه و عراق به دفاع از مرزها نمی‌رفتند، ایران ویتنام دیگری می‌شد یا مانند کویت ۲۴ ساعته سقوط می‌کرد.

حاج آقا مهدوی حالا رئیس هیئت ورزش‌های جانبازان و معلولان استان مازندران است و امیدوار است که بخشی از دغدغه‌های این قشر در سایه ورزش و تحرک، از بین برود.

انتهای پیام/۱۰۰۰