دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۵۱۸۹۴
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۹
وقتی دیپلماسی قندیل می‌بندد؛
معاهده یخ زده
با یکی دوتا مسئول گفتگوی تلفنی می‌گیرم و با مصاحبه‌های مردمی که از صف نانوایی، نفت و لوازم گرمایشی گرفته بودم، شروع می‌کنم به نوشتن حکایت قطعی گاز و بدعهدی ترکمنستانی ها.
آوای خزر- حسین احمدی: در را به سختی باز می‌کنم. کلید با قفل بیگانه است انگار. انگشتانِ یخ زده ام حتی توان چرخاندن کلید را ندارد. وارد دفتر که می‌شوم، سرما دوره ام می‌کند. میز و صندلی و خودکار و کاغذ جملگی منجمد شده اند.

بخاری را به برق می‌زنم و شروع می‌کنم به خط خطی کردن. مغزِ فریز شده ام جواب نمی‌دهد و انرژی چرخاندن سرم را هم ندارم. با یکی دوتا مسئول گفتگوی تلفنی می‌گیرم و با مصاحبه‌های مردمی که از صف نانوایی، نفت و لوازم گرمایشی گرفته بودم، شروع می‌کنم به نوشتن حکایت قطعی گاز و بدعهدی ترکمنستانی ها.

پاهایم که گرم می‌شود، کم کم ذهنم بکار می‌افتد و جملات یک به یک مقابلم صف می‌کشند.

پس از چند ساعت نوشتن و نوشتن، خودکار بی رنگ می‌شود و هرچه بین انگشتانم می‌چرخانمش، گرم نمی‌شود و راه نمی‌افتد. ناچارم مابقی را با قلم قرمز بنویسم. استارت فکس را می‌زنم و کاغذ‌ها را یک به یک راهی دفتر مرکزی روزنامه می‌کنم. پیشِ همکارانی که در جوار شوفاژ نشسته اند و تاییدیه فکس ۱۲ صفحه‌ای را می‌دهند.

فکرم مشغول تعطیلی دفتر وکالت و مطب دندانپزشکی واحد‌های هم طبقه است که از خواب می‌پرم. خدا را شاکر می‌شوم که کابوس بود و زمستان ۸۶ نیست. آن سال ترکمنستانِ بی وفا، صادرات گازش به ایران را قطع کرده بود و حالا پس از ۱۵ سال این حکایتِ سیاه از نو تکرار شد. جانم تیر می‌کشد و با وجود برخورداری از نعمت گرما در این روز‌های منفی صفر، خودم را می‌گذارم جای هموطنان خراسانی و پرونده‌ی آن زمستانِ سخت، ورق می‌خورد پیش رویم.

ما ایرانی‌ها ضرب المثلی داریم که "آزموده را آزمودن خطاست"، اما متاسفانه مسئولان از این مَثَل درس نگرفته اند انگار که دوباره با شریک نیمه راه رفاقت کردند. همانگونه که بعد از تجربه تلخ سال ۸۶، پروژه خط انتقال "دامغان - ساری" کلید خورد و مازندران از بن بست گازی خارج شد باید چاره کار برای قطع وابستگی انرژی از کشور همسایه تدارک دیده می‌شد که نشد.

این روز‌ها که دوباره خانه‌های برخی از هموطنان سرد شد و طعم زمستانِ بی گاز را چشیدند باید از همین حالا با ارتقا ظرفیت‌های ملی این وابستگی را از بین ببریم تا تنِ ایران مان بیش از این نلرزد.

دولت سیزدهم در زمستان سال گذشته، قطعی‌های مکرر برق دولت روحانی را درمان کرد و خوشبختانه هیچ بی برقی اتفاق نیفتاد و با این مدیریت بحران نشان داد در هر زمینه‌ای پای کار بیاید و بیاندیشد، می‌تواند معضل را مرتفع کند. دولتمردان اگر اراده کنند خواهند توانست با چاره اندیشی و راهکار‌های کوتاه و بلندمدت این مساله را برای همیشه حل کنند.

موضوع دیگر شفاف سازی در رابطه با قرارداد گازی با ترکمنستان است چرا که دولت‌های پیشین در راستای این چالش سکوت اختیار کرده و از این معاهده‌ی سرماگریز حرفی نزدند که اگر صریح و صادقانه با مردم سخن می‌گفتند مطمئناً همراهی بهتری را در مصرف بهینه مشاهده می‌کردند.

سخن آخر اینکه؛ این مرز و بوم با پتانسیل فکری و سرمایه‌ای که دارد در هر زمینه‌ای به خودش اعتماد و روی همتش حساب کرد، قله‌های سخت را پیمود.

به امید روزگاری که این سرزمینِ غنی از ذخایر خدادادی، هیچوقت روی سیاه زمستان را نبیند.

انتهای پیام/
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها