به گزارش آوای خزر، انتشار یادداشتی درباره کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس با نظرات ممتعدد مخاطبین همراه شد که تعدادی از آنها را میخوانید:
*مردم وقتی می بینند که بودن یا نبودن مجلس فرقی نمی کند، رای هم نمی دهند.
*وقتی صبح تا شب درباه ویروس کرونا تبلیغ می شود و مردم را می ترسانند معلوم است که مشارکت کم می شود.
*از مجلس جدید می خواهم قانون شفافیت آرای نمایندگان را به عنوان گامی اعتماد ساز در اولین مصوبه خود تصویب کند.
*دلایل اصلی کاهش مشارکت مردم : ١- شکاف طبقاتى بسیار شدید ٢- مفاسد اقتصادى بزرگ و بیسابقه در این ابعاد ٣- عدم مبارزه صریح و سریع و شفاف بدون جهت گیرى سیاسى ٤- گرانى مسکن و اجاره ٥- گرانى کالاهاى اساسى ٦- کاهش ارزش پول کشور ٧- تورم فزاینده ٨- رانت خوارى و فامیل بازی مالى و سیاسى ٩- پایین امدن شدید ارزش پاسپورت کشور ١٠- وجود تملق ١١- ریاکاری ١٢- نگفتن بموقع حقیقت به مردم ، حس صادق نبودن ١٣- بى بند و بارى هاى اقتصادى و اخلاقی در فرزندان مسئولین ١٤- بیشتر شدن فرهنگ تجمل و اشرافیت ١٥- عدم شفافیت مالى ١٦- مسئولیت نپذیرفتن اشتباهات ١٧- قدرت و مقام پرستى عیان ١٩- ایجاد فرهنگ ثروت اندوزى و مسابقه ثروت و تجمل در کشور ٢٠- بیکارى جوانان و تحصیل کرده ها ٢١- بالا رفتن سن ازدواج و مفاسد شدید ناشى از ان ٢٢- اعتیاد و مفاسد اخلاقی و اجتماعى و پایین امدن قباحت گناه
*حقیقت این است درصد مشارکت ۴۲.۵۷ انتخابات اخیر در ایران؛ بسیار بسیار بالاتر از «میانگین مشارکت» انتخابات در اروپا و آمریکا است. باید دو طرف را دید و قضاوت کرد.
*وقتی محبوبیت شخص رییس جمهور به زیر 7 درصد برسد معلوم است بر انتخابات مجلس هم تاثیر می گذارد وقتی برجام نابود شد چون دولت فقط روی ان سرمایه گذاری کرده بود در این سال ها و برنامه دیگری برای کشور نداشت دست به عمل انتحاری زد تا دیگران را هم خراب کند مانند گران کردن یکباره بنزین به صورت ناگهانی ان هم بدون اطلاع رسانی قبلی یا روز قبل انتخابات که می گوید کرونا در ایران امده. ان وقت فکر نمی کنید این کارها برای عصبانی کردن مردم نیست؟
*وقتی شورای نگهبان، مجلس تشخیص مصلحت،..... وجود دارد، جایگاه مجلس که حاصل رای مستقیم مردم است ، در کجا قرار دارد؟
*تا دیر نشده واقعیتهای جامعهی امروزِ ایران رو ببینید: تفاوت نگاه نسل امروز با گذشته، خواستههای امروز جامعه و تفاوتِ آنها با ایرانِ دههی شصت، انزوای ایران در عصر ارتباطات و وضعیت فاجعهبار اقتصادی و اجتماعیِ امروز رو ببینید و برای همهی اینها در جستجوی راهحل عقلانی و به دور از شعارهای تند و غیر واقعی باشید.
*بنده خودم رای دادم ولی همه کسانی که رای دادن و ندادن از شرایط رضایت ندارن. این نشون میده باید ساختارها و روش های مخصوصا اداری اصلاح بشه و مملکت رو به سمت بازدهی مفید ببریم تا با بودجه کمتر بشه مملکت رو اداره کرد و در نتیجه به مردم فشار کمتری بیاد
*مسئله اساسی این هست که کشور ایران از لایه های مختلف فکری، سیاسی و اجتماعی تشکیل شده که شاید هر کدام به تنهایی 20 درصد جامعه رو تشکیل میدهند. در "نظم مصنوعی" کنونی، یکی از اونها فقط حق راهیابی به مجلس رو داره و با این شیوه راهیابی هم پیشاپیش حقانیت اخلاقی خودش رو از دست میده و در نتیجه "کارآمدی" بی معناست. البته حقیقت این هست که دیگر اصلاح طلبان هم قادر به نمایندگی آن 60 درصدی نیستند که در انتخابات شرکت نکردند. در نظم طبیعی، همان 20 درصد هم در قالب یک حزب اسلامگرا حق مشارکت دارند اما به سایرین هم حق مشارکت میدهند. مجلس متشکل از 20 درصدها بهتر از مجلس 100 درصدی است. چنین مجلسی میتونه فضیلت تولید کنه و میتونه در امر قانونگذاری، اجتهاد کنه
*فقر هرجا وارد شود اعتقادات را زیر و رو می کند. حاشیه روی مشکل را حل نمی کند. لطفا به نخبه های داخل و خارج بها بدهید و به خاطر نادیده انگاشتنشان عذرخواهی کنید. در عزل و نصبها به جای پرداختن به فامیلها و سوابق جبههه و این حرفها به تخصص و علم اهمیت دهید تا مملکت درست بشود. همین.
*مشکل کشور ما در دو موضوع خلاصه میشود: 1_پایین بودن شعور و درک سیاسی مردم که نتیجه آن انتخاب بر اساس قومیت،قبیله،زبان،همولایتی بودن... است.علیرغم توسعه ارتباطات و تحصیلات فهم سیاسی رشد نداشته است.اغلب آنهایی که رای داده اند و آنهایی که رای نداده اند قادر به اقامه دلیل نیستند و صرفا پشت عده ای حرکت کرده اند. 2_سیاستمداران کشور به درد مزمن تاریخی سر زیر برف کردن دچار هستند.نمیخوهند واقعیتها را بپذیرند و به دنبال درمان باشند.دائم با دلایل گاه مسخره به دنبال توجیه و فریب خود هستند. تا این دو بیماری بهبود نیابد وضعیت بهتر نخواهد شد
***
یادداشتی با عنوان «چرا میگویند ویروس کرونا سلاح بیولوژیک آمریکا است؟!» در الف منتشر شد که ذیل آن کامنتهای زیادی از جانب کاربران الف ثبت شد. برخی از این نظرات را میخوانید:
*احتمال زیادی داره که سارس و کورونا ، دو نوع ویروس آزمایشی امریکا برای جنگ بیولوژیک علیه چین باشه ، و در این صورت عجیب نیست که ایران هم از دشمنی امریکا در این جنگ بی نصیب نمونده باشه
*جنگ بیولوژیک در زمان جنگ امری متداول است اما فراموش نکنیم چینی ها هم دارای قدرت زیادی در اینگونه جنگها هستند باید دید بالاخره جنگ چین و آمریکا به کجا می رسد فعلا که مردم دنیا دارند عذاب می کشند .
*توهم توطئه را تمام کنید، در دنیای امروز بدلیل تبادلات فراوان کالا و مسافر، نمیتوان سلاح بیولوژیک را استفاده کرد و خود در امان ماند، در خود آمریکا هم موارد ابتلا و حتی فوت بر اثر کروناویروس گزارش شده است
*خب همیشه انداختن گناه گردن دشمن آسونترین کاره. ولی حتی خود چین رسماً همچین ادّعایی نکرده. صحت و سقم این موضوع سالها بعد مشخص میشه.
*کاملا نظریه معقولی است که حتی قبل نگارش هم به ذهن خیلی ها از جمله بنده رسیده است.بیماری یی با شیوع زیاد ولی کشندگی کم که فقط در کشور چین و عمده دشمنان تجاری امریکا مثل کره،ژاپن،تایوان و ایران رواج یافته است قطعا وضعیت معمولی ندارد پس باید هوشیار تر بود احتمالا هم یکی دوماه دیگر ناگهان واکسنش ظاهر می شود.
*خوب این ویروس به همان سادگی که وارد ایران شد می تواند از طریق چین به آمریکا منتقل شود خوب اگر این مطلب درست باشد آن وقت آمریکا چه کار می تواند بکند همان ضربه ای که باقتصاد چین خورد جند برابر به اقتصاد آمریکا وارد می شود . به نظر من این تحلیل از پایه نادرست است. علاوه بر این چین همچنین ادعای نداشته
***
«یک بازنده مطلق و یک برنده با نمره ناپلئونی در تهران» عنوان مطلبی درباره پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس بود. تعدادی از نظرات مخاطبین الف درباره این مطلب خواندنی است:
*متاسفانه اصولگرایان معنی برد را نمیدونن وگرنه میفهمیدن قهر ملت بزرگترین باخته. برد یعنی اعتماد ملت اقتصاد خوب وجود رقیب و چند صدایی درون کشور.
*تا کی مردم باید تاوان این بازی مسخره اصولگرا و اصلاح طلب را پس بدن؟
*فکر کنم مشارکت ۴۲ درصدی بیانگر آن است که اکثریت جامعه از وضعیت موجود جامعه چه از لحاظ سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و ... راضی نیستند چرا که این مشکلات در طول چند دهه و در طول دولت های مختلف اصولگرا و اصلاح طلب اتفاق افتاده است و هیچ کس نمی تواند تقصیر را بر گردن گروه دیگر بیاندازد. به نظر من این زنگ هشداری است برای مجموعه نظام اگر گوش شنوایی باشند
*اصلاح طلبان کاندیدایی نداشتن که ببازند یا برنده شوند و آن کسانی همکه با تابلو اصلاح طلبی در انتخابات شرکت کردند نماینده جریان واقعی اصلاح طلبان نبودند بلکه اصلاح طلبان جعلی بودند. حالا اصولگرایان در یک زمین بدون رقیب برنده شدند.
*مردم در این انتخابات حرف خود را واضح و رسا به گوش حاکمیت رساند. اگر گوش شنوایی است بسم الله.
*بزرگ کردن بیش از حد خطر اصلاح طلبان، تاکید بیش از اندازه بر رای دادن لیستی و جلوگیری از ورود جدی جریان های عدالتخواه انقلابی به لیست های اصلی، همگی نشان دهنده اینست که بزرگان جریان اصولگرا نیز به مانند همتایان اصلاح طلب خود از حقیقت آنچه درون جامعه ایرانی در حال روی دادن است بیخبرند. ترساندن بی جهت بدنه اجتماعی اصولگرا از رای آوردن حتی یک اصلاح طلب، بیانگر آن بود که ایشان هم پیرو همان رویه غلط چهار سال پیش رقبای خود هستند.... بازی که هر 8 سال یکبار این دوجناح سیاسی با مردم میکنند اما باید بدانند که هر چیزی عمری دارد
*پایگاه اجتماعی که به اصلاح طلبان رای می دادند، حاضر نبودند با همان حرف های تکراری و بدون نتیجه همیشگی پای صندوق ها بیایند.این پایگاه اجتماعی مردم عادی و غیر وابسته به هر جناحی هستند و تعهد دایمی به کسی ندارند و در سیاست نتیجه گراهستند. بنابراین اصلاح طلبی به عنوان یک جریان می داند که در عمل به شعارهایش ناکام بوده است، و می داند مردم به آنها رای نمی دهند. لذا لیست دادن آنه فقط به تقویت رقیب کمک می کرد که بگوید انتخابات رقابتی بوده.
*٦٠ درصدی که رأی ندادند اعتقاد دارند که نه إصلاح طلب و نه اصولگرا توانایی اداره مجلس را ندارند مخصوصا در تهران که حدود ٧٥ درصد همین اعتقاد رو دارند. اگر نظام جمهوری اسلامی با همین دست فرمون بره جلو در انتخابات بعدی شاهد مشارکت کمتری خواهد بود.
انتهای پیام/1005