دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۱۲۸۴۴
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۹
این شاید طنز تاریخ باشد که 18 سال پیش آمریکا در دوران حکومت یک جمهوری خواه در کاخ سفید به افغانستان حمله کرد تا "امارت اسلامی" را از قدرت خلع کند و بازی‌گردان اصلی در آن ماجرا هم یک آمریکایی افغان تبار یا یک افغان آمریکایی شده به نام "زلمای خلیل زاد" بود و حالا در دوران حکومت یک جمهوری خواه دیگربا نمایندگان همان امارت اسلامی بر سر صلح توافق می کنند. با امضای همان آقای زلما‌ی خلیل زاد!

به گزارش آوای خزر، توافق صلح آمریکا با طالبان در دوحه (قطر) بر سر خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان و تعهد طالبان به قطع همکاری با "القاعده" و متقابلاً آزادی 5 هزار زندانی و اسیر آنان، رخدادی شگفت آور و حاکی از این است که سیاست با دنیای واقعیت ها نسبت دارد و در آن هیچ "هرگز" و امر محالی وجود ندارد و مردان سیاست برای کسب و جلب و حفظ منفعت دست به هر کاری می زنند ولو پیش از آن انکار کرده باشند. مهم تر این که در سیاست، جغرافیا و سرزمین حرف اول را می زند و هر قدر هم از ارزش ها و ایدیولوژی هایی سخن گفته شود و اگر هم «خاک» مانند دوران امپراتوری بریتانیا ارزش ذاتی نداشته باشد اما «قلمرو» اهمیت خود را حفظ کرده است.

این گونه است که پس از 11 دور مذاکره سرانجام روز شنبه دهم اسفند 1398 خورشیدی دولت ایالات متحده به نمایندگی «‌زلمای خلیل زاد» و گروه طالبان به نمایندگی «ملا عبدالغنی برادر» در دوحه توافق صلح امضا کردند.
به موجب این توافق قرار شده طالبان ارتباط خود را با گروه "القاعده" قطع کند و مانع استفاده از خاک افغانستان برای عملیات تروریستی علیه آمریکا شود و متقابلا آمریکایی ها ابتدا نیروهای نظامی خود را کاهش دهند و تا 14 ماه آینده این خروج را کامل کنند. همچنین توافق شده طالبان از فهرست گروه های تروریستی حذف شود و تحریم علیه آن پایان یابد و دولت افغانستان نیز 5 هزار زندانی یا اسیر طالبان را آزاد کند.

همین که به جای دولت افعانستان، آمریکایی ها ولو به ریاست یک آمریکایی افغان تبار و در غیاب نمایندگان دولت رسمی افغانستان با طالبان 11 دور مذاکره کردند و در نهایت پیمان صلح بستند، یک موفقیت برای طالبان و تحقیر دولت افغانستان به ریاست اشرف غنی به حساب می آید. اما داستان محدود به این موضوع نیست و نکات، ابهامات یا سؤالات دیگری را می توان از این قرار طرح کرد:

1. در توافق صلح، به صراحت از عبارت "امارت اسلامی افغانستان" استفاده شده هر چند آمریکا اعلام کرده این امر به معنی آن نیست که طالبان را به مثابه یک دولت به رسمیت می شناسد.

طالبان، در واقع طالب ها یا محصلان مدارس مذهبی غالبا درس خوانده در پاکستان بودند که با کمک عربستان سعودی و از طریق سرمایه داری به نام "اسامه بن لادن" برای مقابله با اتحاد شوروی سامان دهی و تجهیز شدند و بیش از آن که گروه یا سازمان باشند یک صنف دینی یا یک طیف مذهبی با گرایش های متفاوت درون مذهبی بودند و هستند و از این رو در افغانستان به آنان «طالب ها» گفته می شود نه «طالبان».

«هبه الله آخوند زاده» نیز به عنوان «زعیم امارت اسلامی افغانستان» اعلامیه صادر کرده و خود را با عنوان «طالبان» معرفی نمی کنند و متقابلا خواسته اند «اداره کابل از مخالفت با مردم دست بردارد.» به عبارت دیگر امارت اسلامی و حاکم بخش های وسیعی از افغانستان آنان اند یا خود این چنین می پندارند و از «دولت جمهوری اسلامی افغانستان» در حد «اداره کابُل» یاد می کنند.

2. این شاید طنز تاریخ باشد که 18 سال پیش آمریکا در دوران حکومت یک جمهوری خواه در کاخ سفید (جرج بوش)به افغانستان حمله کرد تا "امارت اسلامی" را از قدرت خلع کند و بازی‌گردان اصلی در آن ماجرا هم یک آمریکایی افغان تبار یا یک افغان آمریکایی شده به نام "زلمای خلیل زاد" بود و حالا در دوران حکومت یک جمهوری خواه دیگر(دونالد ترامپ) با نمایندگان آن امارت اسلامی بر سر صلح توافق می کنند بی آن که دولتی را که با ساز و دهل بر سر کار آورده بودند بازی دهند!

قرارداد را کی امضا کرده؟ همان آقای زلما‌ی خلیل زاد!

3. دونالد ترامپ، بارها باراک اوباما را شماتت کرده که در توافق هسته ای با ایران (برجام)، منافع آمریکا را لحاظ نکرده و به جمهوری اسلامی امتیاز داده است. در توافق خود او با طالبان که دولت رسمی و مستقر هم نیست اما آمریکا چه به دست آورده و چه امتیازاتی به طرف مقابل داده است؟

4. القاعده، ساخته و پرداخته عربستان سعودی بود که با کمک آمریکا برای مقابله با اتحاد شوروی به صحنه آمد. در این سال ها اما طالبان تحت حمایت قطر بوده است. با تشدید اختلافات و قطع رابطه عربستان و قطر پایان رابطۀ القاعده و طالبان نیز قابل پیش بینی بود و حالا این اتفاق افتاده است.

5. مشخص نیست که طالبان چگونه می تواند یا می خواهد در آیندۀ افغانستان نقش ایفا کند؟ در چارچوب "جمهوری اسلامی افغانستان" و به عنوان یک گروه یا در قالب "امارت اسلامی افغانستان". اگر اولی، امارت اسلامی چه می شود و اگر دومی حکومت شبه دموکراتیک کنونی چه می شود؟

6. در هرات از یکی از چهره های شاخص طالبان که صبغۀ مذهبی او می چربید پرسیدم چرا با انتخابات مخالفید؟ با آیه قرآن پاسخ داد و گفت: "هل یستوی الذین یعلمون ولا یعلمون"؟ انتخابات، علما و غیر علما را مساوی می داند و ما آن را با قرآن سازگار نمی دانیم. هر چه توضیح دادم این آیه در ستایش علم و دانایی است نه نفی مکانیسمی که بشربرای حکومت داری رضایت مندانه ابداع کرده و تازه خود اهل سنت نیز در انتخاب خلفا به گونه ای این ساز و کار را پذیرفته و صرف علم یا تقوا را معیار قرار ندادند، نپذیرفت.

از این رو می توان پرسید طالبان بر آن است که قدرت را بر اساس شریعت با گروه های دیگر تقسیم کند یا بر پایه قاعده اکثریت- اقلیت؟ البته باید در نظر داشت به خاطر پشتون بودن اکثر قریب به اتفاق طالبان و اکثریت داشتن پشتون ها در قیاس با هزاره، تاجیک و ازبک ها بیم اقلیت شدن ندارند.

7. در اطلاعیه «شیخ الحدیث مولوی هبه الله آخوند زاده زعیم امارت اسلامی افغانستان" و نیز اظهارات ملا غنی برادر،از 10 کشور نام برده و تشکر شده است: قطر، پاکستان،ازبکستان، چین، ایران، اندونزی، ترکمنستان، قرقیزستان و امارات متحدۀ عربی به اضافه نروژ.

موضع ایران استقبال از صلح و صلاحیت نداشتن آمریکایی ها به لحاظ حقوقی بوده و این که مذاکرات باید بین الافغانی باشد. تشکر طالبان را اما می توان به منزله موافقت تهران ولو تلویحی وبه خاطر اصل استقبال از خروج آمریکا دانست.

8. در سال 1380 که آمریکا به افغانستان یورش برد، کسانی در داخل از اصلاحات دل بریدند و راه تحقق دموکراسی را دخالت خارجی دانستند. همین فضا در استقبال سرد از انتخابات شورای دوم و روی کارآمدن اصول گرایان با تابلوی آباد گران و با 10 درصد آرای واجدین شرایط و شهردار شدن احمدی نژاد و قلع و قمع نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم برای انتخابات مجلس هفتم تأثیر داشت. اکنون شاید بتوان یادآوری کرد نتیجه دموکراسی وارداتی همین می شود!

9. چنان که اشاره شد بازی گردان اسقاط طالبان در افغانستان و روی کار آمدن حامد کرزای، زلمای خلیل زاد بود و کارگردان توافق صلح با طالبان هم باز اوست. به او لقب " شاه زل" داده بودند و با عنوان " نایب السلطنه " هم از او یاد می شد. آیا زلمای بر آن است که از این نمد، کلاهی برای خود بدوزد یا ترجیح می دهد همچنان آمریکایی بماند؟ او که سابقه نمایندگی آمریکا در سازمان ملل و سفارت در عراق را هم دارد و اولین آمریکایی مسلمان است که به مقامات بالای سیاسی در این کشور رسیده است.

10. ترامپ اما به دنبال چیست؟ اولا خروج آبرومندانه از افغانستان. ثانیا تحقق وعده انتخاباتی در آستانه انتخابات آبان 1399 تا بگوید به وعده های خود عمل کرده است. سوم شاید ایجاد خلأ قدرت در افعانستان و درگیر کردن چین و روسیه و ایران و هند و پاکستان در این کشور. همین حالا هم قدرت دولت مرکزی رو به افول نهاده و عبدالله و ژنرال دوستم در برابر اشرف غنی ایستاده اند.

11. گول کت وش لوار و کراوات و زن و دختر دونالد ترامپ را نخورید. او در واقع یک نیروی ارتجاعی است و به همین خاطر با نیروهای ارتجاعی منطقه کنار می آید و طالبان نمونه اعلای همین نگاه است. ترامپ تا توانسته به دموکراسی های منطقه آسیب رسانده و شاید از این رو طالبان را بر دیگران ترجیح می دهد. تنها مشکل او با طالبان، ازدواج شان با القاعده بود. با آمریکایی ها کار نداشته باشند، هر کار که می خواهند انجام دهند! این تز ترامپ است.

12. ترامپ، تاجر مسلک و سرمایه سالار است و از افغانستان فقیر دیگر چیزی گیر او نمی آید و دلیلی بر هزینه کردن بیشتر نمی بیند. دو رقیب او روسیه و چین به قدر کافی درگیر امور دیگرهستند و یگانه راه کنترل آنان حضور در همسایگی‌شان، در افغانستان نیست. از این رو ترجیح می دهد افغانستان را ترک کند.
13. ترامپ، افغان ها را رها می کند و می رود. چرا؟ به همان دلیل که کردها را رها کرد و رفت و در مقابل حملات ترکیه تنها گذاشت.

14. چنان که پیش از این نوشتم از جمعیت 35 میلیونی افغانستان تنها دو میلیون نفر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند. اشرف غنی 920 هزار رأی آورد یا این گونه اعلام شد و عبدالله عبدالله هم 850 هزار و دعوا بر سر 50 تا 70 هزار رأی است. اکثریت جمعیت یا تحت تأثیر اندیشه طالبان دموکراسی نمی خواهند یا چون تحت کنترل طالبان اند نتوانستند در انتخابات شرکت کنند.

در هر دو حالت یعنی دست بالا با طالبان است نه آقای اشرف غنی و دولت او و به تعبیر " زعیم امارت اسلامی" اداره کابُل. آمریکا هم می خواهد با نمایندۀ قدرت به توافق برسد تا امنیت نیروهای خود را تضمین کند. پس با طالبان به توافق رسیده است و کاری به ویترین ندارد.

15. توافق با طالبان گواه دیگری است بر مدعایی که پیش تر مطرح کردم. هر گاه در این منطقه نسیمی از دموکراسی می وزد آمریکایی ها اقتدارگرایان مقابل آنان را تقویت می کنند. این اتفاق هم را هم چه بسا بتوان گواه دیگری دانست بر همین مدعا.

مهرداد خدیر

انتهای پیام/1005

 
برچسب ها: طالبان ، مهرداد خدیر
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار