به گزارش آوای خزر،جک لندن یکی از مشهور ترین نویسندگان تاریخ ایالات متحده محسوب می شود. او گرایشت سیاسی مشخصی داشت و تا اواخر حیات خود به عنوان یک نویسنده سوسیالیست آمریکایی شناخته می شد. آثار او مانند آوای وحش و گرگ دریا با استقبال خوانندگان روبه رو شد و هنوز هم با گذشت دهه ها محبوب است. او از نخستین نویسندگان آمریکا بود که از راه نوشتن به ثروت زیادی دست یافت.
جک لندن عادت داشت از محیط اطراف خود در نوشته هایش کمک بگیرد. برای مثال بسیاری از صحنه‌هایی که تصویر کرده را با چشم خود دیده و قهرمانان بیشتر داستانهایش افرادی هستند که با او معاشرت داشته‌اند. در نوشته‌های جک لندن تأثیر افکار «چارلز داروین»، «هربرت اسپنسر»، «کارل مارکس» و «فریدریش نیچه» دیده می‌شود. اما جک لندن دقیقا که بود؟
مادر جک لندن بسیار مذهبی و به دنبال معنویات بود. فلورا ولمن از خانه‌ای ثروتمند در ماسیلون، اوهایو آمده بود. او اعتقاد داشت که می‌تواند با مردگان ارتباط برقرار کند، اعتقادی به نام معنویت گرایی که در دهه ۱۸۴۰ به اوج محبوبیت رسید. او همچنین معتقد بود می‌تواند آینده را پیش بینی کند.
در حالی که مادر لندن وی را باردار بود، سعی کرد خودکشی کند. وقتی ویلیام چنی (پدر جک) متوجه شد که فلور باردار است، او را کتک زد و خواستار سقط جنین شد. پس از این درگیری، فلور در طی دو روز دو بار اقدام به خودکشی کرد. بار اول، او دارو خورد و هنگامی که این تلاش ناکام ماند، سعی کرد که به سمت سر خود شلیک کند
پس از تولد جک، ویرجینیا پرنتیس یک برده که در خانه آن‌ها کار می‌کرد، نوزاد (جک لندن) را به خانه خود برد، زیرا فلور او را نمی‌خواست و برای مراقبت از او خیلی بیمار بود. بعد‌ها در دوران کودکی جک به زندگی با فلور بازگشت، اما ویرجینیا پنتیس در طول زندگی وی یک چهره مهم مادرانه بود.
جک لندن با نام اصلی جان گریفیث چنی در ۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ در زاغه‌های سان فرانسیسکو متولد شد. مادرش فلورا ولمن چنی بود. پدر بیولوژیکی وی، ویلیام چنی، هرگز جزئی از زندگی لندن نبود و معلوم نیست که آیا او تا به حال به طور قانونی با فلور ازدواج کرده است یا خیر.
در سپتامبر سال ۱۸۷۶، درست هشت ماه پس از به دنیا آمدن لندن، فلور با جان لندن یک جانباز که جک را به عنوان فرزند خودش پذیرفته بود، ازدواج کرد. در نتیجه، جان گریفیت چنی به جان گریفیت لندن تغییر نام داد
در سن پانزده سالگی، لندن از کار سطح پایین و کم درآمد خود در یک کارخانه کنسرو خسته شد (جایی که او روزی ۱۲ تا ۱۸ ساعت کار می‌کرد) و ۳۰۰ دلار از ویرجینیا پنتیس قرض گرفت. با پول او یک سورتمه خرید و در خلیج سانفرانسیسکو به یک شکارچی تبدیل شد. پس از گذشت چند ماه، قایق وی آسیب دید.
در سپتامبر ۱۸۹۶، جک لندن دانشجوی دانشگاه کالیفرنیا در برکلی شد، اما او فقط یک ترم در آنجا دانشجو بود. اندکی پس از ترک برکلی، لندن دنبال طلا رفت و قایقرانی کرد، تجربه‌ای که الهام بخش دو رمان مشهور او شد. او در این دوران هر روز هزار کلمه می‌نوشت.
لندن در حالی که در معادن طلای کلوندیک مشغول کار شدید بود، به شدت دچار سوء تغذیه شد و چندین دندان جلوی خود را از دست داد. کاهش سلامتی او را وادار به بازگشت به خانه کرد.
هنگامی که در سال ۱۸۹۸ به کالیفرنیا بازگشت، ناپدری اش، درگذشت. او تصمیم گرفت برای حمایت از مادرش، نوشتن حرفه‌ای را ادامه دهد. از آن لحظه به بعد، وی نویسندگی را به شدت جدی گرفت.
جک لندن الکلی بود. در سال ۱۹۱۳، پزشک لندن فهمید که کلیه وی در حال نابودی است و لندن برای کمک به کنترل درد شروع به مصرف مورفین کرد. وی در ۲۲ نوامبر ۱۹۱۶ در مزارع خود در کالیفرنیا درگذشت. علت مرگ وی ترکیبی از مسمومیت‌های کلیوی و زیاده روی در مصرف مورفین بود.
