دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۴۳۱۷۱
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۰
یکی از سرچشمه‌های قضاوت‌های مبالغه‌آمیز مثبت یا منفی درباره اکبر هاشمی‌رفسنجانی، بالابردن انتظارات تاریخی از وی و برساختن یک هاشمی انتزاعی است که دارای قدرتی نامحدود، اطلاعاتی نامحدود و جایگاهی بی‌نظیر و بی‌رقیب است.
به گزارش آوای خزر، طبعا با ساختن این جایگاه، می‌توان همه موفقیت‌ها را به او نسبت داد و همه شکست‌ها و مشکلات را گردن او انداخت؛ اما در واقعیت چنین هاشمی‌ای وجود خارجی نداشت.
هاشمی اگرچه هوش نسبتا بالا و سرعت عمل و مهارت‌های مؤثری در حوزه سیاست داشت، اما آن‌چنان متقاوت با دیگران نبود که بتواند یک‌تنه سرنوشت کشور را تغییر دهد یا مانع وقایعی شود که مقتضای فضای عمومی است. از او باید در حد خودش و به اقتضای شرایط و توانمندی‌هایش انتظار داشت.
 
اگر پرسش می‌شود که «چرا هاشمی در برابر تسخیر سفارت آمریکا به صورت علنی سکوت کرد و در زمان امام تأییدهایی نیز از وی صادر شد؟» باید توجه داشت که وی هنگام تسخیر سفارت در سفر حج بود و امکان تأثیر نداشت و پس از نام‌گذاری این حرکت به «انقلاب دوم» توسط امام، عملا فضایی برای نقد عمومی آن وجود نداشت.
 
در آن شرایط حتی شخصیتی نظیر شهید بهشتی که دنیادیده‌تر، ملایم‌تر و باتجربه‌تر از هاشمی بود، شرایط و فضای جامعه را به‌گونه‌ای دید که به حمایت از تسخیر سفارت پرداخت. در آن فضا انتظار عملکرد و مواضعی نظیر مهندس بازرگان از فردی در جایگاه هاشمی، در نظر نگرفتن شرایط است؛ چراکه سن‌وسال، سوابق اجرائی، دنیادیدگی، نوع رابطه با امام و تعریف خاستگاه سیاسی بازرگان با هاشمی، قیاس مع‌الفارق است. باید توجه داشت که در آن شرایط، فضای انقلابی کشور به‌گونه‌ای بود که حتی برخی اعضای شاخص نهضت آزادی نظیر مهندس سحابی نیز از مشی مهندس بازرگان فاصله گرفته و با انقلابیون همراه بودند.
 
اگر پرسش می‌شود «چرا هاشمی در مورد مرگ مرحوم لاهوتی[پدر دامادهایش] سکوت کرد؟» قضاوت و پرسشی فارغ از فضای ملتهب آن زمان کشور و فضای ترورهای کور و قتل عام توسط گروهک‌ها است؛ موضوعاتی که موجب خشم عمومی جامعه نسبت به این گروه‌ شده بود و خطر فروپاشی کشور که بخشی از آن به اشغال عراق درآمده بود، وجود داشت.
آیا هاشمی می‌توانست در آن شرایط، به دلیل مرگ یکی از دوستان بسیار نزدیک و پدر دو دامادش، دستگاه امنیتی و قضائی را که پس از هفت تیر و هشت شهریور به اندازه کافی متزلزل شده بود، با چالش مواجه کند و اگر چنین می‌کرد، امروز متهم به اعمال نفوذ شخصی و فامیلی نمی‌شد؟
 
اینکه چند لحظه گریه بی‌اختیار هاشمی هنگام شنیدن خبر درگذشت مرحوم لاهوتی با شماتت گروهی از نمایندگان تندرو مواجه شد، خود نشانه شدت التهاب جامعه آن روز و تأثیر نیروهای پرشور و انقلابی بود که البته طبیعتا در دستگاه قضائی و امنیتی نیز موجب اشتباهاتی بود؛ اما باید پرسید از رئیس مجلس در آبان 1360 چه انتظاری باید داشت؟
 
«آیا هاشمی می‌توانست موجب پایان جنگ پس از فتح خرمشهر شود؟»؛ هاشمی در خرداد سال 1361 چه جایگاه و چه میزان تجربه، اطلاعات و تخصص نظامی داشت که بتواند در برابر موضع واحد فرماندهان ارتش و سپاه بایستد؟ خود امام و دیگر مسئولان چه پاسخی مقابل دلایل و مواضع فرماندهان داشتند که هاشمی بتواند آن را پرورش داده و به نتیجه برساند؟ «آیا هاشمی در ابتدای دهه 70، موجب حذف جریان چپ از عرصه رسمی سیاسی کشور شد؟» مستندات تاریخی نشان می‌دهد حذف جناح چپ، بیش از آنکه با نظارت استصوابی رخ داده باشد، معلول ناسازگاری شعارها و مواضع تند این جناح با فضای روز جامعه بود.
طبیعتا فضای ایران پس از جنگ که به دنبال سازندگی در داخل و تنش‌زدایی با خارج بود، پیشنهاد ائتلاف با صدام در جنگ علیه آمریکا یا تداوم تنش با عربستان یا مخالفت با خصوصی‌سازی و ورود سرمایه را نمی‌پذیرفت. جدا از چهره‌های رده دوم و سوم جناح چپ که ردصلاحیت شدند، شخصیت‌های رده نخست این جناح که تأیید شدند، حتی در میان 30 نفر نخست نمایندگان تهران نیز جای نگرفتند و در همین زمان هاشمی مکررا بزرگان چپ را دعوت به تعدیل رفتارها و مواضع رادیکالشان می‌کرد، اما سخن او مانند پیام رأی مردم در انتخابات دوره‌های چهارم و پنجم مجلس که موجب استحاله جناح چپ و تولد اصلاح‌طلبان شد، مؤثر واقع نشد.

انتهای پیام/1005

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار