به گزارش آوای خزر،حدود سه ماه است که جهان درگیر اپیدمی کرونا است. دامنه و عمق این فاجعه آنقدر گسترده شده که اکنون کمترکسی از میان سیاستورزان، اصحاب رسانه و عموم مردم، خود را از توجه دقیق و حتی ابراز نظر درباره مباحث کرونامحور بینیاز میدانند. در این مدت، سوای توجه در آمارهای روزانه ابتلا و مرگ و جلوگیری، مقابله و درمان، با فرسایشیشدن این معضل، بهتدریج دو وجه مهم دیگر در بررسیهای عمیقتر و راهبردیتر کرونامحور مطرح شده است: آنچه در ادوار پیشین بر نسلهای قبل در موارد مشابه گذشته و آنچه پیشروی ما در دوران پساکرونا خواهد بود. اگر تاکنون بحث تاریخ پزشکی و سیر تحولات پیشگیری، آموزش و درمان بیماریهای مختلف، بهویژه امراض واگیردار، امری تخصصی منحصر به پزشکان و مورخان تاریخ علم بوده، اکنون این مسئله به یکی از دغدغههای عمومی و موضوعی جذاب برای همگان تبدیل شده است. مردم جهان در مواجهه با تجربه زیسته خود میخواهند بدانند که گذشتگان آنان چگونه با چنین مصایبی برخورد کرده و چگونه آن را از سر گذراندهاند. در کشورهای اروپایی و آمریکایی، در مقایسه با کشورهای جهان سوم، ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مردمی فجایع اپیدمیک آثار زیای وجود دارد. این فراوانی و تنوع نسبی به سه دلیل است. نخست، وجود منابع بسیار زیاد آماری و آرشیوی برای این قبیل مطالعات. دوم، توجه و اقبال عمومی و آکادمیک به موضوعاتی از قبیل تاریخ محلی، تاریخ خانوادهها و مردمنگاری. سوم، توجه لازم به مباحث میانرشتهای و اهمیت شناخت تجربیات پیشینیان برای حل معضلات کنونی و حتی توجه به مباحث آیندهپژوهی. مطالعات حفظالصحه و تاریخ پزشکی در تاریخنگاری ایران سابقهای طولانی دارد. در دوران جدید از قرن 19 میلادی به بعد نیز در این موضوع کم کار نشده است. منابع موجود منتشرشده در تاریخ پزشکی ایران اگرچه به اندازه متون غربی نیستند ولی کم هم نیستند. از ابتدای ورود پزشکی نوین به ایران تا تأسیس دارالفنون و در دوران بین دارالفنون تا تأسیس دانشگاه تهران، آثار فراوانی در این موضوعات به فارسی منتشر شده که بسیاری از آنها اکنون بازنشر شده یا در دسترس هستند و شماری نیز همچنان بهصورت خطی و چاپ سنگی باقی ماندهاند و طبعا ذکر آنها در این مختصر ممکن نیست. آثاری که در زمینههای مختلف آموزش، درمان، پیشگیری، امراض خاص، امراض اپیدمیک، تاریخ مؤسسات آموزشی و پژوهشی پزشکی و پیراپزشکی، چه در گستره ملی و چه درباره مناطق مختلف نوشته شده است. تا قبل از تأسیس دانشگاه تهران، بیشتر آثار علمی و نوین درباره مسائل پزشکی و تحولات پیرامونی آن در ایران، نوشته سفرنامهنویسان و محققان خارجی، بهویژه پزشکان شاغل در مراکز دیپلماتیک خارجی یا بیمارستانهای ایرانی و غیرایرانی بوده است. اگرچه آثار بومی و ایرانی نیز در این زمینه کم نیستند و در سالهای اخیر بسیاری از آنان (ازجمله مطلع الطب ناصری، نوشته ابوالحسن تفرشی)، مورد توجه قرار گرفته یا بازنشر شدهاند. برای نمونه از اینگونه تحقیقات خارجی میتوان از آرتور نلیگان، پزشک سفارت بریتانیا که در دو دهه حضورش در ایران یاد کرد که همزمان با شغل اصلی خود، به طبابت خصوصی و ویزیت بیماران در بیمارستانهای دولتی نیز اشتغال داشت، چند کتب، جزوه، گزارش و مقاله درباره پزشکی و ابعاد اجتماعی بیماریهای واگیردار در دو دهه آغازین قرن بیستم در ایران نوشته که بیشتر آنها یا مهجورند یا منتشرنشده باقی ماندهاند. سوای این قبیل آثار باید به کتاب کلاسیک تاریخ پزشکی سیریل الگود (با دو ترجمه مختلف) و کتاب اخیر تاریخ پزشکی در ایران ویلم فلور ایرانشناس هلندی اشاره کرد که بر اساس منابع و اسناد منتشرنشده یا کمتر دیدهشده آرشیوهای تاریخی اروپایی نوشته شده است. در بین منابع متأخر ایران نیز این آثار قابلتوجهاند: تاریخ پزشکی دوره قاجار به روایت اسناد (محسن گنجبخشزمانی)، سیری در تاریخ دندانپزشکی ایران (اسماعیل یزدی)، اسناد تاریخ پزشکی معاصر آذربایجان (جلال شکوهی و دیگران)، نوسازی پزشکی و بهداشت عمومی در دوره قاجار (هرمز ابراهیمنژاد)، پیشدرآمدی بر تاریخ پزشکی خلیج فارس (ایرج نبیپور)، پزشکی در ایران معاصر (علیاکبر ولایتی)، پزشکی و آموزش آن در ایران (شمس شریعت)، فهرست اسناد موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی درباره موضوع تاریخ پزشکی (محمدرضا شمساردکانی)، تاریخ پزشکی معاصر ایران از تأسیس دارالفنون تا انقلاب اسلامی (جواد هدایتی) و... . اغلب این آثار بیشتر به مسائل عمومی پزشکی و درمان بیماریها پرداخته و کمتر بهطور مشخص به مسئله بیماریهای اپیدمیک پرداختهاند. درباره بیماریهای عمومی، چه اپیدمیک و چه واگیردار در اغلب این آثار مطالبی آمده و بعضا نیز منابع کمحجمتر مستقلی در این موارد موجود است. حال آنکه با توجه به سابقه طولانی بیماریهایی اپیدمیکی مانند آبله، آنفلوانزا، تراخم، سالک، سیاهزخم، طاعون، وبا و... منابع منتشرشده درباره تجربه زیستی، خاطرهنگاری و حتی گزارشهای تفصیلی تخصصی علمی و حکومتی در این موارد در ایران چندان زیاد نیستند. منابع موجود سندی، منتشرنشده یا کمتر موردتوجه در این قبیل موارد، در ایران کم نیستند و باید دوباره بازنگری شوند. علاوه بر این منابع، حجم زیادی از گزارشها، تکنگاریها و اسناد زیادی درباره تحولات اپیدمیکمحور در ایران در آرشیوهای خارجی وجود دارد و خاک میخورد. در کتاب اخیر و مهم ارسلان افخمی درباره بهداشت عمومی ایران در دوران وبا تا حدی از این منابع استفاده شده است ولی هنوز بسیاری از این دست منابع دستنخورده باقی ماندهاند. از جمله گزارشهای مفصل ادواری کمیسیون قرنطینه ایران به زبان فرانسه که در آرشیوهای بریتانیایی وجود دارند و کمتر مورد توجه واقع شدهاند. در دوران پساکرونا، جهان علاوه بر نیاز به بازنگری سبک زندگی و ساختارها و بنیادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، نیازمند توجه به دانش، تجربه، روش و منش مواجهه گذشتگان با بیماریهای همهگیر است. این یک وظیفه تخصصی میانرشتهای کاربردی است که ضمنا مخاطب عام نیز خود را در تولید و استفاده از آن درگیر و سهیم میداند.
انتهای پیام/1005