دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۱۳۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۳

خنده بر هر درد بی درمان دوا نیست !

این روزها که ویروس کرونا در ایران همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است تحلیل های زیادی درباره نوع مواجهه و مدیریت برخورد با این بیماری در ابعاد مختلف نیز مطرح شده است از جمله بعد اطلاع رسانی.

به گزارش آوای خزر، برخی بر این باورند که به دلیل پیامدهای منفی ترس و واهمه فراگیر در چنین موقعیت هایی در این زمینه باید محتاط تر عمل کرد و تاجایی که ممکن است به مدیریت اطلاع رسانی در این زمینه پرداخت . منظور از مدیریت اطلاع رسانی نیز انتشار اخبار رسمی و تایید شده از سوی مراجع مربوطه و انکار کردن برآوردهای غیر رسمی و گزارش های مردمی است. مدافعان این دیدگاه به دلیل تاثیر منفی ترس و یاس عمومی بر نظم اجتماعی و روند عادی امور و گاه حتی تاثیر منفی این روحیه بر مقاومت در برابر این بیماری، از هر نوع تغییر ذایقه افکار عمومی در این زمینه استقبال می‌کنند و بر ایجاد فضای شاد و پر انرژی و انتشار اخبار امید بخش و محدود کردن اخبار منفی در این زمینه تاکید دارند. 

در مقابل کسان دیگری با توجه به شیوع سریع و ناشناخته بودن ویروس کووید ۱۹ جنبه جدی تر و ترسناک تر ماجرا را برجسته می کنند و معتقدند در شیوه اطلاع رسانی و مواجه  رسانه ها با این بیماری به هیچ وجه نباید در ارایه توصیه های لازم در این زمینه کوتاهی کرد و باید با جدیت و وسواس تمام مردم را به رعایت کامل آن فرا خواند و همه واقعیت های موجود را هر چند تلخ و دلهره آور به اطلاع مردم رساند. ترس از نظر این دسته باعث رعایت بیشتر و ایجاد جدیت لازم در این زمینه می شود و اگر از روز نخست ورود این بیماری یا حتی قبل از آن این رویه در اطلاع رسانی در پیش گرفته می‌شد اکنون شاهد جدی نگرفتن ماجرا از سوی مردم نبودیم. 

حقیقت آن است که این موضوع مانند سایر موضوعات اجتماعی امری پیچیده و دارای ابعاد مختلف است و نمی توان به راحتی حکم بر درستی یک نظر در این زمینه کرد. مسایل و پدیده‌های اجتماعی همواره باید با نظر به کلیت آن لحاظ شوند. بنابراین می توان گفت هر دو دیدگاه بهره ای از حقیقت دارند. اما آنچه مهم است توانایی عملیاتی در برنامه ریزی و اجرای این تصمیم گیری پیچیده به نحوی است که هیچکدام از این دو حقیقت فروگذاشته نشود.

متاسفانه در نوع مواجه رسانه ای با این بیماری جدید فراگیر در کشورمان مشاهده می شود که گاه یکی از دو جنبه یاد شده به قیمت تقویت جنبه دیگر کمرنگ و ضعیف تر شده است تا جایی که به عنوان مثال به خصوص در تلویزیون در برخی برنامه ها از جمله بخش خبری بیست و سی که بیننده بیشتری نیز دارد حس جدیت و ترس عقلانی لازم به بیننده منتقل نمی شود و محتوای برخی گزارش ها مایل به نوعی شوخی با موضوع و اصطلاحا پرداخت «فان» به ماجرا شده است. اهمیت این موضوع به اندازه ای است که اخیرا در تحلیل دلیل نوع رفتار مردم با این بیماری و جدی گرفته نشدن آن از سوی جامعه علاوه بر مساله نزدیکی نوروز و برخی عادات دیرینه مناسب این ایام (از جمله خرید نوروزی و دید و بازدیدها) بر همین حس شوخی و طنز ناروای منتقل شده نیز به عنوان عاملی مهم یاد می‌کنند. 

از نظر این تحلیل گران وقتی رویکرد رسانه ای تلویزیون در برخی برنامه های مهمتر و پر بیننده تر  این پیام را (یا ازسوی مدیریت کنندگان این بحران یا از سوی خود رسانه) به مخاطب منتقل می کند که این ویروس به زودی از  پا می افتد و با تغییر فصل از بین می رود یا مرگ و میر آن فقط دامن سالمندان را می‌گیرد و ... طبیعی است که عده ی زیادی را به این رفتار سوق می دهد که جریان عادی زندگی را در پیش گیرند گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است. 

متاسفانه نوع برخورد مدیریت کلان این ماجرا در دولت نیز به این امر دامن زده و برخی اظهار نظر های عجیب از جمله ادعای عادی شدن اوضاع درست در همان هفته اول پیک این بیماری بر این برداشت صحه گذاشته است! 

نکته جالب تر اینکه این سردرگمی گاه منجر به صدور پیامهای متناقض از سوی رسانه ها نیز شده است. مثلا یکی از متخصصان محترم جامعه پزشکی که چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی از موضع پرهیز از ایجاد ترس و واهمه عمومی سخن می ‌گفت هفته بعد در گفت‌گو با یک روزنامه دولتی از ابتلای ۳۰ یا ۴۰ درصد مردم تهران به این بیماری خبر داد که البته بلافاصله نیز تکذیب شد !  

بدیهی است که ترس فلج کننده از این بیماری ریشه در واقعیت ندارد اما  پیامدهای منفی شوخی گرفتن و سهل انگاری دربرخورد آن نیز غیر قابل انکار است چیزی که در محتوای برخی گزارش های تلویزیونی دیده می‌شود.  

انتهای پیام/1005

نظرات شما
پربازدیدترین ها
پربحث ترین ها
آخرین اخبار