دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال(ترجیحا) و یا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

در صورت داشتن علایم شبیه آنفلوانزا، با آب و نمک، دهان خود را شستشو دهید.

      

در روزهای اول بیماری تنفسی، ضمن استراحت در منزل، از حضور در اماکن پر تردد پرهیز کنید.

      

از خوردن مواد غذایی نیم پز و خام خودداری کنید.

      

از بيماران مبتلا به علايم تنفسی (نظير سرفه و عطسه)،حداقل يک متر فاصله داشته باشيد.

      

از تماس دست آلوده به چشم، بینی و دهان خود بپرهیزید.

      

مدت شست و شوی دست ها حداقل به اندازه 20 ثانیه باشد و تمامی قسمت های دست (انگشتتان خصوصا انگشت شصت، کف دست و مچ دست)

      

به طور مداوم و در هر زمان ممکن، اقدام به شست و شوی کامل دست ها با آب و صابون نمایید.

      

دهان و بینی خود را هنگام سرفه و عطسه با دستمال (ترجیحا) ویا قسمت بالای آستین بپوشانید.

      

سردرد، تب و مشکلات تنفسی نظیر سرفه، آبریزش از بینی و تنگی نفس از علائم شایع بیماری کرونا ویروس جدید2019 هستند، در کودکان و سالمندان می تواند همراه با تهوع و استفراغ و دل درد باشد.

      
کد خبر: ۱۷۹۵
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۲
شعری از مرحوم آغاسی درباره امام زمان(عج)
"شاید این جمعه بیاید شاید" شعری از مرحوم آغاسی درباره امام زمان (عج) است. به امید تعجیل در ظهور آن حضرت.
شاید این جمعه بیاید شاید/ پرده از چهره گشاید شاید

شعری از مرحوم محمدرضا آغاسی درباره امام زمان(عج)


خبر امد خبری در راه است/ سر خوش ان دل که از ان آگاه است

شاید این جمعه بیاید شاید/ پرده از چهره گشاید شاید

دست افشان پای کوبان می‎روم/ بر در سلطان خوبان میروم

میروم بار دگر مستم کند/ بی سر و بی پا و بی دستم کند

میروم کز خویشتن بیرون شوم/ در پی لیلا رخی مجنون شوم

هر که نشناسد امام خویش را/ بر که بسپارد زمام خویش را

با همه‌ی لحن خوش اوایی ام/ در به در کوچه تنهایی ام

ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر/ نغمه تو از همه پر شور تر

کاش که این فاصله را کم کنی/ محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ما میشدی/ مایه اسایه ما میشدی

هر که به دیدار تو نایل شود/ یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد/ سینه ما را عطشی دست داد

نام تو بردم لبم اتش گرفت/ شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو ارامه جان من است/ نامه تو خط امان من است

ای نگهت خواستگه افتاب/ بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده بر انداز ز چشم ترم/ تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یار و مدد کار ما/ کی و کجا وعده دیدار ما

دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد/ به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد

به مکه امدم ای عشق  تا تو را بینم/ تویی که نقطه عطفی به اوج ایینم

کدام گوشه مشعر کدام کنج منا/ به شوق وصل تو به انتظار بنشینم

روا مباد که بر بنده ات نظر نکنی/ روا مباد که ارباب جز تو بگزینم

چو روکنی به رهت درد و رنج نشناسیم/ ز لطف روی تو دست از ترنج نشناسیم

انتهای پیام/ 1001
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: